مفهومی کلی ازانتزاع در نقاشی کودکان وبرخوردما

آموزش پیش از ازدواج‘ خانواده‘ مهارتهای زندگی‘ وغیره
آموزشی
نويسندگان
جدیدترین مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان آموزش پیش از ازدواج‘ خانواده‘ مهارتهای زندگیو آدرس mahmoodi.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





شاید خیلی از والدین درک درستی از نقاشی های درهم و بر هم کودکانشان نداشته باشند وحتی ممکن است (باتأسف) بعضی از ایشان کودکانشان را بدلیل رسم اینگونه نقاشی ها مسخره یا ملامت نمایند. بعضی افراد وقتی چیزی را درک نکنند یا با تصاویرو معیار شناخته شده قبلی آنها نخواند آنرا مورد سوال قرار داده یا اصل آنرانیز تکذیب می نمایند. قبل ازهرچیز باید تعریفی از انتزاع در هنرهای تجسمی ارائه نماییم : رویین پاکباز در دایره المعارف هنر در ذیل معنی و مفهوم انتزاع می گوید: « درمعنای عام ، جداکردن صفت یاخاصیت مشترک میان چند چیز،و تاکید براین وجه مشترک است. به عنوان مثال می توان انتزاع دایره را صورت انتزاعی تمامی چیزهای گرد دانست.انتزاع درهنر، زبده گزینی از طبیعت معنی میدهد ، و روش های گوناگون دارد. مشخصه بسیاری از روشهای انتزاع ، به درجات مختلف، این است که سنت بازنمایی واقعیت شهود و محسوس را کنار می گذارد و یا کم اهمیت می شمارد وابداع واقعیتی تازه برای ادراک بصری را کارکرد اساسی هنرمی داند. » اکثراً « انتزاع » در مقابل کلمه آبستره (۱) به کار برده شده و به معنی کیفیتی است که در طبیعت مصداقی واقعی ندارد و به نوعی زائیـده ذهن و تخیل انسان است. بعضی از منتقدان معتقد هستند انتزاع معنـای تام کلمه آبستره را نمی نمایاند وکلمه « مجرد » را در مقابل آن می گذارند، مجرد فضائی است بین بودن و نبودن. از آنجهت هست که ما آنرا درک یا فهم می کنیم و از جهتی ملموس نیست مثل موسیقی ، مثل حروف مقطعه درقرآن؛( کیفیت های فرد را با مکاشفه و در صورت رشد با مشاهده میشود رویت کرد) امضا افراد نیز خطوطی انتزاعی ومجرد و ناب است که ازآنالیز آن می شود به خصوصیات روانی امضا کننده نیز پی برد. همین منتقدان معتقدند که انتزاع به نوعی ملموس واستخراجی از طبیعت است، تصور کنید هنرمند نقاش ازطبیعتی بیجان با رنگ و روغن نقاشی بکشد ودر زمانی که رنگها خیس هستند روی آن نقاشی را با کاردک پاک کند و سپس فضای باقیمانده ناشی از درهم شدن رنگهارا۹۰درجه بچرخاند وسپس روی تعادل آن از حیث تیرگی وروشنی رنگ کار کند آنگاه بیننده حس می کند این تابلو برگرفته شده از یک فضای خیالی و نوعی توهم است. یا تجسم کنید یک عکاس از نورها و سایه ها و ترکیب غبار داخل یک اتاق عکسی تهیه نماید که چون بیننده برای آن منشا واقعی قائل نیست ، آنرا آبستره و کاملاً زائیده ذهن فرض می نماید؛ این درحالی است که عکاس از یک انتزاع شکل گرفته عکاسی کرده و کاملأ زائیده ذهن نیست. (تصویر۲) پس متوجه می شویم اصطلاح (مجرد) درمقابل مفهوم آبستره درهنرنقاشی چندان معمول نیست ( به نظرنگارنده این دستـه بندی صحیـح است ) و دراکثر ترجـمه ها یا نـقد ها « انتزاع » را به کارمی برندما هـم ناچاربه آن تن می دهیم . (۳) انتزاع در آثار کودکان ناشی از دلایل زیر میتواند باشد: ۱-ذهن کودک هنوز در دنیای حقیقی به سر می برد و آن را نیز به شکل واقعی می بیند ولی نمی فهمد دراصل وقایعی را که مشاهده می کند از دریچه احساس خویش آنها را می نگرد.( کودکان آنچه را می فهمند و لمس می کنند زودتر به تصویرمی کشند). ۲-کودک آنچه در عالم واقع هست را درک می کند و می فهمد ولی دستش او را یاری نمی کند تا آن موضوع را ترسیم کند . ۳- کودک ساختارها را با مداد می زند ، یعنی مداد بیشتر او را به جنبه های واقعی اشیاء نزدیک می کند ولی وقتی رنگ خصوصاً رنگ گواش ، آبرنگ استفاده می نماید، مقهور هیجانات ناشی از رنگ می شود .(۴) قرآن کریم رنگ را نشانه ای برای دانشمندان و خردمندان میداند.(۵) برای بررسی دقیق تر باید نور ناشی از رنگها را در نقاشی نیز مد نظر قرارداد (چون هر رنگی طول موج خاص خود را دارد، برای همین تقاوت رنگها را حس و درک می کنیم پس فرایند رنگ را بصورت نور رنگ بیان می کنیم. کارشناسان هنری نیز از بررسی رنگهای کنار هم و تاُثیر کلی آنها نیز به تحلیل انرژی های اثر نیز می پردازند در حقیقت روان انسان بدنبال تعادل می گردد و برای رسیدن به این تعادل باید خلاء های خود را به بهترین نحو و با امکانات موجود پرنماید. اگر کسی را در اتاق قرمز رنگی قرار دهند ، آن شخص به دنبال رنگ متضاد آن (سبز) می گردد تا خلاء آنرا برای رسیدن به (نور) پر نماید، اگر آنرا درواقعیت پیرامون خودش نیابد حتماً در ذهن و خیالش می جوید.(۷) در درون رنگهایی که کودک روی کاغذ می گذارد او در جستجوی چیزی ست ، چیزی فراتر از واقعیت ، بنه نظر می رسد کودک با نور رنگ بهتر در خیال و روُیا فرو میرود وبا آن رویاها حقیقت خودش را کاوش ،جستجو یا خلاءهایش را پر میکند تا خط، نقطه و سطح، و احتمالاً حجم ( کودکان ۴ تا ۷ سال درک خاصی ازحجم آنهم به معنای نیو تنی آن (سه بعد) در نقاشیهای شان ندارند، مگر مواردی که کارشناس پرورش خلاقیت او را با کلاژ آثار حجمی روی کاغذ درگیر میکند تا او حجم را بهتر بشناسد و ببیند ) ۴-همانطور که اشاره شد فرایند های انتزاعی خیال گونه وشبه رویا هستند . خود فرایند رویا کاملاً مجرد وانتزاعی است. دلایل لزوم یا شکل گیری رویاها الف :نوعی سیستم رهنمون است که می خواهد نقشه ای از حقایق ( باتوجه به اینکه حقیقت هم مجرد است ) رادرمقابل دیدگان ما که در واقعیت (زمان و مکان ) به سر میبریم – تجسم بخشد تا بهتر و آگاه تر در مسیر رشد پا بگذاریم. ب : واکنشی است به خلاء ها یا به اصطلاح عقده ها و نداشته ها – در اصل آدمی آنچه را که ندارد و به آن نیاز دارد، آنرا مطالبه می کند اگر آنرا بدست نیاورد، در خیال و بصورت رویا بدست می آورد . تخیلات جنسی و به تبع آن مشاهده بعضی از رویا های جنسی (خصوصاً در مردان ) پس از دوران بلوغ ناشی از همین نیاز و برای ایجاد تعادل است . (۸) (گاهی ممکن است ، خلاءهای نسلهای پیشین خود را در رویا مشاهده کنیم ) ج :عکس العملی از هیجانات روزمره هستند. قطعاً بخش مهم و عمده اطلاعات در هنگام خواب و به صورت منظم و دسته بندی شده درفایلها وجایگاه خودشان قرارمیگیرد ( برای همین ورو د اطلاعات تکراری و یکدست ممکن است باعث کم حافظگی افراد شود.) فراموش نگردد مغزدانشمندان و متفکران در هنگام بیداری یا حتی استراحت کوتاه و یا خواب کم هم می تواند با سرعت بالا دسته بندی اطلاعات را صورت دهد. درحین این دسته بندی ممکن است از ترکیب اطلاعات بدست آمده یا بسط یافتن بعضی از این اطلاعات ما رویاهای مرتبطی ببینیم (که اکثراً آنرا فراموش می کنیم ) بطورمثال اگرشما دریک روزبه صورت جدی با یک شطرنج بازماهر در حال بازی باشید وسعی کنید با پیچیدگی ها و حرکت های پیش بینی نشده آن آشناتر شوید، وقتی می خوابید در رویا می بینید که دائم در حال جابجایی مهره های شطرنج هستید برای همین معبر های خواب (و حتی روانشناسان ) رویاهایی که ناشی از شغل یا مرتبط با زمان وقوع حوادث باشد را عکس العملی طبیعی و ارائه آن روند می دانند بطور مثال اگر نانوایی در خواب ببیند نان می پزد نشان از یک هیجان مجرد و انتزاعی نیست بلکه او عکسی از حوادث مرتبط با آن را مشاهده می کند . کودکان وقتی نقاشی می کنند گویی رویا می بینند و رویاهایشان نیز با مصادیق بالا هماهنگ و مرتبط است منتهی گاهی رویایشان نشان از حضور یک هیجان مثبت یا منفی است یعنی نقاشی ناشی از آن خیال و رویا انتزاعی و آبستره است و یا دارای وجهه ایی واقعی ولی با موضوعی انتزاعی و(سورئالیست ) است. اصولاً یکی از روشهای شناخت جهان ، مخلوط شدن با آنست ، کودک با جهان طوری مخلوط می شود که آسمان و زمین و موجودات را یکی می بیند ، بالا و پایین برایش معنای خاصی ندارد برای همین ممکن است پیکره ها در کادر کاغذی اش که به منزله جهان و دیدگاه اوست پراکنده تصویر شوند. وقتی کودک بالای کاغذ را رنگ آبی میکند اگر،از او بپرسیم آیا آسمان را میکشی؟کودکی که اعتماد به نفس دارد ممکن است حرف ما را تائید نکند و بگوید رود خانه ، حوض ، دریا و … است، برخلاف این کودکان گروهی نیز هستند که عدم شناخت وقضاوت سریع ما باعث می شود علیرغم نظرشان قضاوت ما را تایید کنند. بهترین کار آنست که بپرسیم چه رنگ زیبایی! منظور تو چیست ؟ و اگر او گفت آسمـان است میتوانیم پیشنـهاد کنیـم پرنده ایی برایش بکشد – (که گاهی او قات پرنده بر کل آسمان غلبه می کند یا با همان رنگ آبی روی آبی رنگ می گذارد چرا که او روح پرنده را با آسمان یکی می داند و این چیزی نیست غیرازهمان انتزاع مطرح شده ) اگر او گفت دریا است می توانیم از او بخواهیم درآن ماهی بکشد (تصویر ۳) و…لا زم است تا حضور پر رنگ و خاصی در عملکرد او نداشته باشیم یعنی بدون هیچ آمادگی قلم یا مداد را ازاوگرفته و برایش شکل بکشیم زیرا این یک مداخله آ شکا ر وغیر کارشناسانه درخیال و رویای کودک است . گاهی اوقات تصویری که توسط مربی یا والدین درنقاشی کودک کشیده می شود توسط کودک با رنگ پوشیده می شود. کودک تحت تاثیر رنگها و نورهای اطراف که آ نرا درخودنیز می بیند و به شرط آنکه تعین عقلی مناسبی رسیده باشد نور و رنگ را نشان میدهد ( مثل تصویر ۴و۵ ) اگر مربی یا استاد به گونه ای با کودک رفتار نماید که کودک حضور او را عادی تلقی کند با موارد جالبی روبرو می شود بطور مثا ل ممکنست کودک تصویری فیگوراتیو (غیرانتزاعی) بکشد ولی آنرا زیر رنگها مدفون کند. نگارنده با کودکی بر خورد کرد سه و نیم ساله که تصویر پدرش را کشید و دور گردن او را مملو ا ز مارها کرد و سپس شروع به رنگ کردن مارها کرد که با رنگ کردن مارها تصویر پدرش نیزکاملاً رنگ شد وقتی ازاو پرسیده شد چرا روی مارها را رنگ می کنی گفت : پدرم در خطر بود و من او را نجات دادم :حقیقت آنستکه خیلی اوقات ما نیز در رویاهایمان دشمنان یا انرژیهای منفی که نمی توانیم آنها را بصورت واقعی و با چشم عادی ملاقات کنیم را درک می کنیم و روان ما در مقابل آن انرژیها ( اعم از مثبت و منفی با توجه به مقدار و ارزش آن ) تصاویری را ایجاد می نماید ( برای همین رویاها دارای تاویل و تعبیر هستند ) نا خود آگاه ما خیلی از این مشکلات را شنا سایی وطرق مقابله را بیان می کند یا بالعکس حفظ خیلی ازکیفیات خوب را به ما می نمایاند ولی گویی سیستمی خاص و محافظت کننده آن مشاهدات را پاک می کند تا ذهن ما بیهود ه درگیر نگردد و رابطه ما با واقعیت دچار اشکا ل نشود . حال اگر کودک آسمان آبی راکشید و به سفارش ما خواست شیئی مثل پرنده ، ابر، و…. بیفزاید در این زمان بد نیست به همان رنگ آبی اندکی رنگ دیگر بیفزاییم و اینبار از او بخواهیم با رنگ جدید که یک کنتراست (تضاد ) با رنگ زمینه پیدا کرده شیی را ترسیم کند همچنین اگر کودک ازما خواست دقیقاً روی طرح او (ناشی ازجای قلمش ) رنگ بگذاریم . دراصل ما باید طوری با ناخود آگاه کودک همراه باشیم که طرحی که ایجاد میکنیم مال او باشد. وقتی با پیچیدگی های مطرح شده بالا برخورد می کنیم با کودک چگونه باید برخورد کرد؟ ۱-ابتدا خودمان را بشناسیم قصد ما این نیست تا پیچید گیهای حکمت خودشناسی را مد نظر قرار دهیم کلیات خود شناسی در سه بخش فیزیو لوژی ، روانشاسی و روح خلاصه می شود آنچه که برای شناخت و بر خورد منا سب با انتزاع گرایی کودک حائز اهمیت است از خصایص روانی خودما (معرفت نفس ) است کافی است به نگرش ها و احساسا ت خودمان در ادوار مختلف زندگی خصوصاً دوران کودکی بنگریم کسی که خودش را در طول دورانهای مختلف زندگی مورد ارزیابی و شناخت قرار دهد مطمئناً درک مناسبی از کسی دارد که او نیز به نوعی در این شرایط زمانی و مکانی قرارمیگیرد. درحقیقت” کسی که خودش را بشناسد دیگری را نیز می تواند بشناسد.(۱۰) گزارشاتی که والدین ازدوران کودکی فرزند شان تهیه می کنند برای ارزیابی ایشا ن در طول بزرگسالی عالی و بسیارمفید است . بطور مثا ل درک کودک از رنگ با یک نوجوان و بزر گسا ل تفاوت دارد کما اینکه اگر کودک دریک نقاشی با موضوع طبیعت ،اینکه خورشید را با چشم و ابرو و…ترسیم میکند ناشی از تفکر و حس کودک است مبنی بر آنکه خورشید جان دارد که همه جا را روشن می کند ووقتی آسمان رامی کشدآبی آن رانمی بیند ولی ابرداخل آنرا آبی می کند واین مسئله را یا با بزرگتر شدن می فهمد و تغییرمی دهد یا آموزش می بیند؛ گاهی اوقات بجای آنکه کوهها را رنگ کند پشت آنها را رنگ می کند یکی ازدلایل لزوم حفظ نگهداری نقاشی دوره کودکی برای همین نکته است که ما خودمان را در این زمینه ارزیابی کرده و تجربیات ناشی از این ارزیابی را در مورد کودکانمان استفاده نماییم. و یک نکته را درنظر بگیریم که کودک بسان شاخه پدر و مادر و پدر و مادر بزرگ نیز تنه درخت و به همین ترتیب تداوم دارد. لذا هر چه ما قوی تر و آگاه تر و رو به جلو تر باشیم فرزندانمان نیز رو به جلو خواهند بود. ( چه بسا خیلی ازخانواده ها خلاء های خود را از کودکانشان انتظار دارند و خودشان هیچ تلاشی نکرده اند.(۱۱) ۲- از دیدگاه ها و نظریات کارشناسان ( خصوصا ً کسانی که درتجربه عمل حضورمستمر داشته اند) بهره بگیریم آنقدردر همان خط خطی ها یا رنگهای ظاهراً بی مفهوم کودکان آگاهی نهفته است که کارشناسان با تجربه گاهی با نکات جالب توجه و حتی خواص معنوی یا مادی نهفته در روح وروان کودک آشنا میشوند بدنیست بدانیـم پیچیدگی و ظرایـف این آگـاهی هـا بـه حدی است که هنوز در عرصه عملی ترشدن آن کمـتر کار شده است . ۳- یاد بگیریم هرچیزی را نفی نکنیم و سعی درضبط آن نقاشیها کرده منتهی با توجه به اینکه جوهره انسانی با پیشروی و بالندگی توام است .باید نفس کار کردن را در کودک تشویق و ترغیب نماییم . منتهی در این عرصه چند نکته لازم است رعایت شود. الف: کودک را تشویق نماییم تا نقاشی را تمام نماید؛ تمام شدن نقاشی به معنای پر بودن آن نیست بلکه اگر کاربه صورت رنگی ایجاد شده وقسمتهای رنگ شده با قیمانده است ازکودک بخواهیم آن قسمتها را رنگ کند حتی میتوانیم چند رنگ روشن درست کرده تا او انتخاب نماید ، بد نیست اولیاء نیزازبعضی کیفیتهای بصری مثل تناسب ، تعادل ، ریتم آگاهی داشته باشند دیدن آثارهنری عکاسان ونقاشان وهنرمندان بزرگ در شناخت بهترتعادل وتناسب دردیگر آثارو اصولاً زندگی پیرامونمان به ما کمک می کند. ب : کارهای تکراری کودک را تشویق ننماییم و از او بخواهیم تجربه های جدید ترهم داشته باشد به طورمثال اگر کودک همیشه یک فضای رنگی خاص را تصویرکرد و نام آنرا جنگل گذارد و برای بار دوم آن را دوباره تصویرکرد از او بخواهیم تا در این جنگل شیئ دیگری نیز اضافه کند در کنار این درخواست خودمان را نیز در این زمینه محک زده و ببینیم اگر ما جای او بودیم چه اضافه می کردیم حقیقت امر آنست که مربی یا کارشناس آموزش کودک در عین آنکه نکاتی را میداند ولی باید تاحدودی ناخودآگاه کودک را کشف کرده و پیشنهادش از جنس خود کودک باشد. درمقابل تذکربرای عدم کارهای تکراری، کارهای خلاقه و نوی او را تشویق نماییم . اصولاً کودکی که کارهای تازه میکند مجبور است تا محقق باشد یا در ذهن یا تخیلش بدنبال تازه ها بگردد و در اطراف خود درست بنگرد که درهر دوصورت نقاشی برای او یک محرک مناسب محسوب میشود. ج : کودکان صداقت را درک کرده و آنرا می پسندند لذا هر گونه تشویق ظاهری که فقط برای دل خوش کردن کودک باشد می تواند مضر باشد؛ والدین یا مربی می تواند گاهی با کودک درمورد آن کار گفتگو کنند و سپس نظرشان را بگویند و به نظر کودک نیز احترام بگذارند تا زمینه ی ابراز نظر منطقی کودک نیز در آینده فراهم گردد. د: کارهای کودک را با ذکر تاریخ و چنانچه توضیحی ازخود کودک (یا مشخصه خاصی ازحال وهوای پیرامونی کارکودک مثل سردی یا گرمی شدید بارانی یا بیماری و… وجود داشت ) درپشت اثر نوشته وکارها را در یک پرونده اختصاصی ذخیره نمایند. چنانچه کارها زیاد و حجم آن فضای زیادی را اشغال کرد می توان با نظر کارشناس بعضی را جدا و مابقی را در کامپیوتر اسکن و تصاویر زیادی را دریک سی دی جای داد. نکته مهمی که دراین زمینه باید توجه کرد آنستکه:والدین وحتی مربیان ازقضاوت سریع در مورد کارها خودداری نمایند. یک محقق اصل بی طرفی و نگاه خالص خود را معطوف به همه جوانب اثر می کند. به طور مثال کودکی به امام حسین(ع) علاقمند و تصویری را بصورت ناخودآگاه ازاو کشید ( تصویر۶ ) که مورد شماتت و ملامت شدید قرارگرفت این درحالیست که کودک در هنگام اجرای اثر ازاینکه یک اثر مهم وبا ارزش را به تصویرکشیده بسیار خرسند بود شاید والدین او با دیدن پوسترها وتابلوهای کشیده شده ازامام حسین(ع) فکرکنند اثربی بضاعت کودک توفیقی ندارد و مبارزه با یک حقیقت یا اسطوره است این درحالی است که شناخت روند هنرانتزاعی به ما کمک میکند تا با بیننده خالص تر با شیم دراصل کودک تحت تا ثیرجلوه های درون و نوری امام حسین(ع) آن تصو یر را ارائه کرده و این چیزی نیست بجزهمان ذهن مجرد کودک وارائه انتزاعی ( مجرد گونه) تصویر که کشف وشهودشده(۱۲). پس بهتراست والدین (وبعضی مربیا ن که با یک اثرجدید و غافلگیرکننده روبرو می شوند ) درهنگام دیدن آثارانتزاعی کودک به جای کلمات «ارتباط برقرار نمی کند» یا « چه چیزی برای گفتن دارد ؟ » بگویند« ما آنرا نمی فهمیم » و آنرا به زمان بسپارندوتلاش کودک را ارج بنهند.
چاپ این صفحه

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ شنبه 10 اسفند 1398 ] [ 14:5 ] [ میر محسن محمودی ]

درباره وبلاگ

به وبلاگ خودتان خوش آمدید >mohsen_mir@mihanmail.ir
امکانات وب