استرس1 نسرین امامی نایینی

آموزش پیش از ازدواج‘ خانواده‘ مهارتهای زندگی‘ وغیره
آموزشی
نويسندگان
جدیدترین مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان آموزش پیش از ازدواج‘ خانواده‘ مهارتهای زندگیو آدرس mahmoodi.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





 

زندگي هر انساني پر از نشيب و فراز است. هيچ روزي همانند روز قبل نيست و هر روز مسايل و موضوعات جديدي در زندگي انسان رخ مي‌دهد. بعضي از اين موضوعات مسايلي پيش پا افتاده و كوچك هستند و سازگاري چنداني نمي‌طلبند. ولي مسايل و موضوعات ديگري نيز وجود دارند كه تغييرات زيادي را در زندگي فرد پيش مي‌آورند و فرد بايد تلاش و كوشش زيادي انجام دهد تا بتواند دوباره با زندگي و مسايل آن سازگار شود. به مسايل و موضوعات و موقعيت‌هايي كه سازگاري فرد را بر هم مي‌زنند و ضرورت سازگاري دوباره را ايجاد مي‌كنند، “استرس” مي‌گويند. به اين ترتيب هر تغييري در زندگي يك استرس و فشار است. چرا كه تغييرات جزيي نظم زندگي معمول ما را برهم مي‌زند و ما را بر آن مي‌دارد تا خودمان را در زندگي، با اين شرايط جديد دوباره سازگار نماييم. به اين ترتيب تغييرات كوچك كه تلاش چنداني براي سازگاري مجدد فراهم نمي‌آورد را ميكرو استرس يعني استرس‌هاي كوچك و يا خفيف و موضوعاتي كه تغييرات چشمگير و عظيمي را در زندگي بوجود مي‌آورد ماكرواسترس يا استرس‌هاي بزرگ و عظيم مي‌نامند.
     نمونه‌هايي از استرس‌هاي كوچك يا ميكرواسترس‌ها، معطل شدن در صف اتوبوس و رو به رو شدن با اتوبوس بسيار شلوغي است كه اصلاً در ايستگاه توقف نمي‌كند؛ در اين شرايط فرد مجبور است الگوي معمول رفتن به محل كار خود را تغيير دهد و از وسايل ديگري براي رفتن به محل كار خود استفاده كند تا دير به محل كار خود نرسد. در اين موقعيت فرد بايد شرايط معمول زندگي خود را تغيير دهد تا بتواند مانع از دير رسيدن به محل كار شود و از رو به رو شدن با مشكلات اداري جلوگيري كند. نمونه‌اي از استرس‌هاي شديد طلاق يا فوت همسر است، زيرا تمامي زندگي فرد را دستخوش تغيير مي‌‌كند و پس از آن تمام نقش‌‌ها و وظايف خانوادگي عوض مي‌شود. مثلاً خانمي كه همسرش فوت مي‌كند، براي تأمين مخارج خانواده مجبور است كه كار كند و يا بيش از سابق كار كند؛ و حتي ممكن است منزل خود را تغيير دهد و همراه يكي ديگر از بستگان خود زندگي كند تا بتواند از عهده‌ي تأمين مخارج زندگي و خانواده‌اش بر آيد.
     استرس يا فشار رواني چه شديد باشد و چه خفيف، مسلماً واكنش‌هاي عاطفي متنوعي را در فرد برمي‌انگيزد و باعث مي‌شود كه فرد احساس عصبانيت، غمگيني، ترس و يا اضطراب كند.
     اما مي‌‌توان با آموزش برخي مهارت‌ها هم از شدت استرس‌هاي حاكم بر فرد كاست و هم از بروز برخي احساسات ناخوشايند جلوگيري نمود.
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
تعريف استرس و ماهيت آن
     استرس در نظر دانشمندان مختلف معاني متفاوتي دارد. برخي از پژوهشگران استرس را به عنوان حالتي از محيط تعريف كرده‌اند، مثل استرس كار، رقابت، …. مطابق با اين تعريف استرس بيانگر مجموعه‌اي از نيروهاي خارجي است كه فرد يا گروهي را تحت تأثير قرار مي‌دهد. ديدگاه ديگر، استرس را واكنش‌هاي فيزيولوژيك و روان شناختي دروني فرد يا گروه به هنگام مواجهه با محيط تهديدآور و چالش انگيز مي‌داند.
     از ديدگاه ما، استرس نه يك محرك است و نه يك پاسخ، بلكه برايند تعاملي است كه هم فرد و هم محيط را تحت تأثير قرار مي‌دهد. به عبارت ديگر، استرس در رابطه بين فرد و محيط به وجود مي‌آيد. كه طي آن رابطه در نظر فرد فشار آورنده و كنترل آن براي او سخت مي‌شود.
     اما اين فشاري كه فرد احساس مي‌كند ضرورتاً شامل موضوعات منفي نمي‌شود، بلكه وقايع مثبت هم ممكن است استرس‌زا باشد. مثلاً بچه‌دار شدن، شروع كار جديد، رفتن به مدرسه‌ي جديد، خانه‌ي جديد، و غيره. چرا كه حتي در اين گونه رويدادها و حوادث مثبت باز هم ضرورت و نياز به سازگاري مجدد وجود دارد. مثلاً دختري كه قبل از ازدواج فقط درس مي‌خوانده و هيچ وظيفه و مسؤوليت ديگري در خانواده نداشته پس از ازدواج بايد وظايف و نقش‌هاي اداره منزل، رسيدگي به ميهمانان و غيره را بر عهده بگيرد و يا پسري كه قبلاً كار مي‌كرد و مخارج زندگي خود را تأمين مي‌نمود پس از ازدواج علاوه بر تأمين مخارج شخصي خود بايد كرايه منزل و هزينه‌هاي خانه و خانواده را بپردازد، مسؤوليت اداره يك خانواده را بر دوش بگيرد و اين به منزله‌ي تغيير در نقش‌هاي قبلي فرد و پذيرفتن و انجام نقش‌هاي ديگري است كه فرد بايد خود را با آن سازگار كند. همان‌طور كه مشخص است ضرورت سازگاري دوباره در اين مورد نيز وجود دارد و سازگاري دوباره و تغيير به منزله وجود استرس است.
     از طرف ديگر فشار رواني هميشه نامطلوب نيست. در مقابل فشار رواني بد، فشار رواني خوب قرار دارد. هنگامي‌كه خواست‌هاي يك موقعيت با توانايي‌هاي ما جور در آيند، فشار رواني خوبي بر ما وارد مي‌شود.

در اينجا لازم است ميان فشار رواني خوب (كه آن را يوسترس مي‌نامند) و فشار رواني بد (كه آن را ديسترس مي‌نامند) تفاوت قايل شد.

 ادامه دارد


چاپ این صفحه

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ یک شنبه 22 خرداد 1390 ] [ 15:34 ] [ میر محسن محمودی ]

درباره وبلاگ

به وبلاگ خودتان خوش آمدید >mohsen_mir@mihanmail.ir
امکانات وب