روش گفتگو:

آموزش پیش از ازدواج‘ خانواده‘ مهارتهای زندگی‘ وغیره
آموزشی
نويسندگان
جدیدترین مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان آموزش پیش از ازدواج‘ خانواده‘ مهارتهای زندگیو آدرس mahmoodi.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





تأليف: مهدي ميرمحمدصادقي 1386

روش گفتگو:

قرار است دو نفر باهم آشنا شوند تا بتوانند پس از اين آشنايي در مورد ازدواج باهم تصميم‌گيري كنند اما چگونه باهم آشنا شوند؟ چه بگويند و چگونه بگويند؟! چه بپرسند و چگونه بپرسند؟! اين سؤالاتي است كه به نظر مي‌رسد پاسخ به آن بسيار اساسي است. دو روش مهم براي آشنايي وجود دارد يكي روش «مصاحبه» است و ديگري روش «خود افشایی». شیوه مصاحبه خاص آشنایی یک فرد فرا دست با یک فرد فرو دست است. شیوه آشنایی یک مدیر منابع انسانی برای استخدام کارمندان، شیوه مصاحبه است. در شیوه مصاحبه، فرد فرا دست سؤال مي‌كند و فرد فرودست پاسخ مي‌گويد. البته فرد فرو دست نيز مي‌تواند سؤال كند اما فرد فرا دست ممکن است پاسخ کاملی ندهد. روش مصاحبه، روش آشنایی یک طرفه است که منجر به آشنایی بیشتر یکی از دیگری خواهد شد.

روش خود افشایی به اين ترتيب است كه هر دو نفر از خود می‌گویند و خود را برای دیگری افشا می‌کنند. در این روش دو نفر با جایگاه برابر، باهم آشنا می‌شوند و هیچ برتری بین آنها مشاهده نمی‌شود. روش خود افشایی روش آشنایی دو طرفه و متقابل است که منجر به آشنایی بیشتر هر دو نفر از دیگری خواهد شد. خود افشايي شيوه آشنايي دوستانه است. دوستان براي آشنايي با يكديگر معمولاً از اين روش استفاده مي‌كنند.

در ازدواج و آشنایی برای ازدواج از هر دو شیوه استفاده می‌شود. بسیاری از اوقات یکی از طرفین خود را فرا دست می‌پندارد، بنابراین به خود حق می‌دهد که بیشتر از روش مصاحبه استفاده کند و بسیاری از اوقات یکی از طرفین خود را فرو دست می‌پندارد، بنابراین تنها به سؤالات فرد مقابل پاسخ می‌دهد و به خود کمتر این حق را می‌دهد که از ديگري سؤال بپرسد. اما در یک رابطه برابر و دو طرفه که مناسب همسری است، از روش خود افشایی استفاده می‌شود. هر دو نفر از خود می‌گویند و انتظار دارند که فرد مقابل نیز افکار، نگرش‌ها و باورهای خود را در همان زمینه افشا کند.

از آنجا که روش خود افشایی بهترین روش برای آشنایی قبل از ازدواج است براي آشنايي بيشتر با اين شيوه به مثال زير توجه كنيد.

در مثال زير دو نفر باهم آشنا مي‌شوند كه آشنايي چنداني باهم ندارند و يكي از اولين جلسات آشنايي خود را سپري مي‌كنند.

خانم:ـ سلام، حالتان چطور است؟

آقا: سلام، ممنون، خوبم. شما خوب هستید؟

خانم: ممنون، سپاسگزار.

آقا: شما آغاز می‌کنید یا من آغاز کنم.

خانم: فرقی ندارد، مهم این است که یکی شروع کند.

آقا: پس می‌خواهید من شروع کنم. چون من الان کمی مضطرب هستم مثل قبل از امتحان، دلم می‌خواهد زود حرف‌هایم را بزنم تا استرسم کم بشه.

خانم: چرا مضطربید؟ البته خوب من هم یک کم استرس دارم ولی به هرحال اول یک رابطه شاید همیشه همین‌طور باشد. به هر حال من آماده شنیدنم.

آقا: من، احسان دینانی هستم، 28 سال دارم. در تهران زندگی می‌کنم. همان‌طور که می‌دانید دانشجو هستم، در خوابگاه به سر می‌برم، فوق می‌خوانم در رشته مهندسی مواد دانشگاه تهران. در عین حال که درس می‌خوانم کار هم می‌کنم در شرکت مهندسی افرا. خانواده‌ام ساکن همدان هستند. سه خواهر دارم. خودم دومین فرزند هستم. خواهر بزرگم ازدواج کرده و خواهر دومم نامزد دارد و بناست چند ماه دیگر عقد کنند. خواهر کوچکم سال آخر دبیرستان است. پدرم بازنشسته ارتش است و مادرم خانه‌دار است. داماد اول ما مهندس است و یک شرکت خصوصی دارد و نامزد خواهر دومم دانشجوی سال آخر پزشکی است. خوب اگه لطف کنید حالا شما خودتان را معرفی کنید.

خانم: ممنون، البته قبل از اینکه خودم را معرفی کنم دلم می‌خواست بدانم تحصیلات خواهران شما چیست؟!

آقا: بله البته خواهر اولم ارشد معماری دارد و خواهر دوم زبان انگلیسی خوانده.

خانم: خوب همان‌طور که می‌دانید من مهتاب جمالی هستم 25 سال دارم. تهرانی هستم و سال اول کارشناسی‌ارشد هستم. رشته فلسفه علم دانشگاه تهران درس می‌خوانم فقط برخی اوقات تدریس می‌کنم. از نظر مالی وضع بدی نداریم پدرم مخارج مرا پرداخت می‌کند. یک برادر دارم که سال دوم دانشگاه است خودم فرزند اول هستم. برادرم دانشگاه آزاد، اقتصاد می‌خواند. پدرم در کار صادرات و واردات فعال است و شرکت دارد. مادرم هم با پدر همکاری می‌کند اما بیشتر از اینکه نقش یک کارمند را داشته باشد نقش یک زن خانه‌دار را دارد.

آقا: خوب حالا تاحدودی حداقل با اسم و رسم هم آشنا شدیم.

خانم: با اسم هم نه با رسم هم؟!

آقا: البته البته … خوب برای اینکه با رسم هم نیز آشنا بشویم چه بکنیم چه جوری جلو برویم؟!

همان‌طور که ملاحظه می‌کنید در روش خود افشایی، افراد ابتدا از خودشان می‌گویند و خود را در یک زمینه خاص تاحدودی افشا می‌کنند و سپس از طرف مقابل می‌خواهند که در همان محدوده خودش را افشا کند. «جمله شما چطور؟!» یک جمله کلیدی در پایان خود افشایی است. خود افشایی نباید طولانی و بي‌حد و مرز باشد. زنی را به خاطر می‌آورم که می‌گفت در يك جلسه آشنايي، دو ساعت تمام از خودم و ویژگی‌های خودم گفتم و مرد شنید و پس از دو ساعت شنیدن، رفت و دیگر نیامد و اکنون بعد از 15 سال که از آن روز می‌گذرد هنوز در این فکر هستم که چرا رفت؟ مگر در من چه دید که رفت؟! اگر خود افشایی برابر نباشد نتیجه‌اش همین خواهد بود. خود افشایی بهتر است در یک فرصت محدود درباره یک موضوع خاص باشد و با یک موضوع ساده شروع شود و در طول زمان گسترش یابد.

پس از اینکه یک بیوگرافی از خود و خانواده خود توسط هر دو نفر گفته شد افراد آمادگی این را پیدا می‌کنند که وارد گفتگوهاي موضوعي شوند. شیوه گفتگو درباره هر موضوع و هر سه فصل گفتگو با همان روش خود افشایی خواهد بود. من از خودم می‌گویم و تو هم از خودت می‌گویی. من از آنچه هستم و آنچه فکر می‌کنم می‌گویم و تو هم از آنچه هستی و آنچه فکر می‌کنی. اگر سؤالی برای هرکدام از طرفین پیش بیاید می‌تواند همان‌جا سؤال را بپرسد. در روش خود افشایی، پرسش سؤال در بین خود افشایی‌ها انجام خواهد شد. هیچ‌گاه در این شیوه، گفتگو را با پرسش از طرف مقابل آغاز نمی‌کنیم. در این روش همیشه ابتدائاً از خود می‌گوییم. اگر در حين خود افشايي مطلبی مبهم بود، برای رفع ابهام، سوال مي‌پرسيم و از پرسيدن سوال دريغ نمي‌كنيم.

براي روشن‌تر شدن مطلب به ادامه گفتگوي بالا توجه كنيد.

آقا: اگر موافق باشيد در مورد يك موضوع واحد صحبت كنيم و موضوع به موضوع جلو برويم.

خانم: بسيار خوب

آقا: چند موضوع هست كه مي‌توانيم در ابتدا مورد گفتگو قرار دهيم مثلاً مذهب يا مثلاً سرگرمي‌ها و علايق يا هرموضوعي كه شما مايل باشيد.

خانم: موضوع سرگرمي‌ها و علائق به نظرم موضوع خوبي است مي‌خواهيد در اين باره باهم صحبت كنيم.

آقا: بسيار خوب اول شروع مي‌كنيد يا من شروع كنم.

خانم: مي‌خواهيد شما شروع كنيد من بعد از شما صحبت مي‌كنم.

آقا: بسيار خوب، مهم‌ترين سرگرمي و علاقه‌ي من يكي كتاب است و ديگري كوهنوردي است. من اكثراً‌ كتاب مي‌خوانم به كتاب علاقه دارم و خيلي از اوقات فراغتم را با كتاب پر مي‌كنم. من خيلي كتاب مي‌خرم و شب‌ها معمولاً قبل از خواب كتاب مي‌خوانم. اگر كتاب خواندنم مختل بشه مثل اينه كه غذا خوردنم مختل شده.

خانم: پس شما كتاب‌خوان قهاري هستيد.

آقا: نه خيلي قهار ولي كتاب برايم خيلي مهمه. يك بخش مهم از زندگي من كتاب است.

خانم: حالا چه كتاب‌هايي مي‌خوانيد؟

آقا: من الان در حال مطالعه كتاب كليدر هستم.

خانم: چه جالب من هم كليدر را خوانده‌ام. كجاي قصه هستيد؟

آقا: من الان اواسط جلد دوم هستم. شما كي كليدر را خوانده‌ايد؟

خانم: من تقريباً 2 سال پيش بود كه كليدر را خواندم. شما به رمان علاقه‌مند هستيد؟

آقا: آره من حقيقتاً رمان خليل مي‌خوانم. البته دوست دارم كه رمان‌هاي مطرح را مطالعه كنم نه هر كتاب داستاني كه در كوچه و بازار پيدا شود.

خانم: چه رمان‌هايي را تا حالا خوانده‌ايد؟

آقا: تمام كتاب‌هاي داستايوفسكي، صلح و جنگ، كتاب‌هاي ماركز، كتاب‌هاي آل احمد و…

خانم: جالبه من هم برايم مطالعه بخش مهمي از زندگي است. من هم كتاب خوان هستم، من به غير از رمان، فلسفه هم مي‌خوانم هم فلسفه‌ي شرق و هم فلسفه‌ي غرب و جانب است كه بدانيد من اكثر پولم را كتاب مي‌خرم يا كتاب هديه مي‌دهم.

آقا: كتاب‌هاي فلسفي چي خوانده‌ايد؟ چي مي‌خوانيد؟

خانم: من به فلسفه بوعلي سينا يا فلسفه مشاء خيلي علاقمند هستم. از فلاسفه غرب هم به كانت، پوپر ونيچه علاقمندم و آثارشان را تاحدود زيادي مطالعه كرده‌ام.

آقا: الان چه مي‌خوانيد؟

خانم: من الان در حال مطالعه اسفار ملاصدار هستم. اسفار كتاب فوق‌العاده‌اي است.

آقا: البته من مطالعات فلسفي ندارم ولي به جاي آن به موضوع تكنولوژي و به خصوص كامپيوتر و نرم‌افزارها علاقمندي خاصي دارم.

0

0

0

اين بحث در مورد كتاب خواني همان طور كه ملاحظه كرديد با خود افشايي و پرسش از موارد مبهم و براي كسب اطلاعات بيشترف ادامه پيدار خواهد كرد البته موضوع كوهنوردي هم به جاي خود باقي است و مواردي كه لازم است خانم از خودش بيان كند.

روش خودافشايي، شيوه مناسب آشنايي است. موضوعات گفتگو، سر فصل‌هاي آن است و ترتيب موضوعات از ساده به مشكل است. افراد اگر از موضوعات ساده‌تر آغاز كنند در طول زمان هم براي خودافشايي راحت‌تر خواهند شد. و هم براي طرح مسايل مشكل‌تر و پيچيده‌تر، اعتماد بيشتري كسب خواهند كرد. و راحت‌تر مي‌توانند مسايل سخت‌تر را مطرح كنند. بنابراين اصلاً توصيه نمي‌شود كه در آغاز آشنايي در مورد موضوعات پيچيده‌ و تعارض آخرين گفتگو شود. زماني كه رابطه شكل بگيرد و دو نفر باهم راحت شوند، به تدريج امكان ورود به مباحث دشوارتر، پيش خواهد آمد.

1 ـ يكي از سوالات اساسي بسياري از افراد اين است كه اگر من يك مسئله خاصي داشته باشم كه از نظر جامعه «عيب» محسوب شود. اين مسئله را چه زماني بايد به طرف مقابل من بيان كنم؟ به نظر مي‌رسد بهتر است اجازه دهيم رابطه شكل بگيرد و تاحدودي اعتماد بين دو نفر ايجاد شود و آن گاه در آن باره خودافشايي كنيم.

2 ـ سوال ديگري كه در اينجا مطرح است در مورد مسايل عاطفي قبلي است، كه احياناً با ديگران تجربه كرده‌ايم. آيا لازم است در اين باره خودافشايي كنيم يا نه و اگر لازم است كي بايد خودافشايي كنيم؟

3 ـ اطلاعات مربوط به ايدز و سلامت جنسي را چگونه از طرف مقابل سوال كنيم؟

4 ـ آشنايي جنسي به چه نحو باشد؟

5 ـ عشق زنده به گور شده را چگونه بفهميم؟


چاپ این صفحه

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ دو شنبه 23 خرداد 1390 ] [ 14:18 ] [ میر محسن محمودی ]

درباره وبلاگ

به وبلاگ خودتان خوش آمدید >mohsen_mir@mihanmail.ir
امکانات وب