در حال حاضر بسياري از ما با كارت سوخت خودرو آشنا هستيم. در اين كارت مقداري سوخت بعنوان سهميه براي هر وسيله نقليه مشخص شده است كه پس از دوره زماني خاصي اين سهميه پايان پذيرفته و شايد قابل انتقال به دورهاي ديگر نباشد. اين مسئله خصوصاً براي خودروهايي مانند تاكسي و وانتبار داراي اهميت بيشتر و مشهودتر است.
برخي از اينگونه خودروها سعي ميكنند سهميه اضافي خود را به دوستان يا اقوام واگذار يا حتي به فروش برسانند.
بعضي از افراد سعي ميكنند در مصرف سوخت وسيله نقليه، بيشترين بهرهوري و استفاده را داشته باشند. مثلاً انتخاب مسيرهاي تردد كوتاهتر، تنظيم انجام چندين برنامه در مسير حركت، خاموش نمودن خودرو پشت چراغ قرمز و يا رعايت نكات فني و موتوري خودرو براي كاهش مصرف از نمونههاي آن ميباشد.
كارت سوخت ديگري نيز از ابتداي تولد، به هر شخصي اعطا ميشود با عنوان كارت سوخت عمر يا زمان.
در اين كارت نيز سهميه اشخاص در هر شبانهروز تحويل آنها داده ميشود. با اين تفاوت كه سهميه اعطايي براي همه يكسان و 86400 ثانيه ميباشد. و شايد بتوان گفت از هزاران سال پيش اين عدالت براي همه رعايت شده است. اما نكات جالبي نيز در اين طرح وجود دارد:
1- سهميه كارت مذكور براي هر شبانه روز شارژ شده و در پايان وقت در صورت عدم استفاده سهميه مذبور، باطل خواهد شد. و امكان انتقال و به عبارت ديگر قابل ذخيره كردن نيست.
2-ويژگي ديگر آن اين است كه، سهميه اعطايي قابل واگذاري به ديگري نميباشد. سيستم فوق مدرن مركزي طوري تنظيم شده كه سوخت هر فرد مخصوص او ساخته شده و فرد ديگري قادر به استفاده از آن نوع سوخت نميباشد. شايد ظاهر كارت سوخت براي همه يكسان، اما برنامهاي كه براي هر كدام از كارتها نوشته شده و نوع سوخت تنظيمي براي ميلياردها كارت سوختي كه بوده، هستند و يا در آينده ساخته خواهند شد، متفاوت ميباشد.
3- برخي از كارتها بطور كامل شارژ نميشود و تقدير برخي از اشخاص آن است كه با اين كارت وداع كرده و بسوي جهان ديگر رجوع نمايند. حتي ميتوانيم بگوييم آنقدر مركز كنترل اين كارت پيشرفته است كه كمتر از ثانيه، سهميه ثانيه ديگر را مشخص مينمايد.
4-برخي سوخت كم ميآورند. شايد در يك تقسيم بندي ساده آنها را به دو گروه تقسيم كنيم. اول گروهي كه حرص و آز و مالاندوزي آنها را احاطه كرده و گروه دوم كساني هستند كه سخت مشغول تفكر، تحقيق، مطالعه و علمآموزي هستند.
5-بعضي نيز براي پايان سوخت موجود لحظهشماري كرده، احساس ميكنند سوخت اضافي دارند و نميدانند چگونه سوخت تحويلي را به اتمام برسانند. تعدادي از نمونههاي آن مانند انسانهايي كه بسياري از وقت خود را براي ديدن تلويزيون تلف ميكنند. يا دانشآموزان و دانشجوياني كه تحصيل را جزئي از زندگي ندانسته و براي پايان آن بيتاب هستند. يا كارمنداني كه از كار خود لذت نبرده، به تجارب جديد بياهميت و براي فرارسيدن دوران بازنشستگي لحظهشماري ميكنند. و موارد بسيار ديگر.
اكنون شايد لازم باشد با خود فكر كنيم و اين سوال را از خود داشته باشيم كه آيا از كارت ارزشمند سوخت زمان خود به طور كامل استفاده ميكنيم يا آنكه به راحتي اجازه ميدهيم سهميه ما باطل شود؟
با تاملي دراين مورد بايد به بررسي در شيوه زندگي خود بپردازيم و دقت نماييم كه چقدر از وقت ما به چه فعاليتهايي اختصاص داده ميشود. شناخت از نحوه استفاده از سوخت، ارزش والايي ميتواند داشته باشد.
شايد يكي از راههاي شناخت و كنترل ميزان سوخت، نوشتن مقدار وقتي است كه در حال حاضر براي هر فعاليتي در طول هفته يا شبانهروز ميگذاريم.
نوشتن يك برنامه ايدهآل و در عين حال منطقي و تلاش براي انجام آن ميتواند راهكار مناسب ديگري براي اين مسئله باشد. تغيير اندك در اين زمينه ميتواند نويدبخش آينده روشني براي ما باشد. به اميد آن روز.
نظرات شما عزیزان: