● پیشگیری از اعتیاد به انواع مخدر
● استراتژیهای پیشگیری از اعتیاد
● برنامه ریزی پیشگیری از اعتیاد
● پیشگیری از اعتیاد به انواع مخدر
اعتیاد به مواد یكی از معضلات بهداشتی، روانی و اجتماعی جهان امروز است. اعتیاد به داروهای مجاز و غیرمجاز در چند دهة گذشتة بسیار فراگیر شده است و حاكی از بروز یك مشكل جدی درسلامت جسمی، روانی واجتماعی است.
مبارزه با اعتیاد درجهان بر سه روش كلی مبارزه باعرضه، درمان معتادان وفعالیتهای پیشگیری در جهت كاهش تقاضا استوار میباشد. اگرچه مبارزه باعرضة موادبسیار ضروری است و بدون آنها مشكل مواد بسیار بدتر از امروز میبود، لیكن این تلاش مشكل سوء مصرف واعتیاد را از بین نبرده است.
دریك بازار بزرگ باتقاضای زیاد نمیتوان حتی به میزان كم مواد راكمیاب نمود یا قیمت آن را اضافه كرد. درچنین بازاری توزیع كنندگان و دلالان به قدری افزایش مییابند تا قیمتها نسبتاً پائین باقی بمانند. در آمریكا از سال 1986 تا 1989 هزینه ای كه صرف اجرای قوانین شد دو برابر گردیده اما در همان زمان قیمت كوكائین دربازار از 100 دلار به ازای هركدام به 75 دلار تقلیل پیدا كرد. مطالعات مختلف نشان داده اند كه تا وقتی تقاضا برای مواد زیاد است عرضه را نمیتوان خیلی پائین آورد.
از طرف دیگر رویكرد درمانی نیز با مشكلات بسیاری مواجه است. بسیاری از افرادی كه برای درمان مراجعه میكنند دچار عوارض جسمی، روانی واجتماعی جدی شده اند كه برطرف كردن آن هزینه و وقت و انرژی زیادی صرف میكنند و میزان موفقیت نیز نامعلوم است. به دلیل پیچیدگی مشكلات اعتیاد، ساختار درمانی پیچیده ای مورد نیاز است تا همة ابعاد زندگی و الگوی رفتار مختلف معتادان رادربرگیرد، ساختارهائی مانند درمانگاههای ویژه معتادان، مراكز سم زدائی و بازپروری، كارگاههای حرفه ای و جوامع درمانی.
رویكرد پیشگیری در جهان عمر كوتاه تری دارد واز سی سال پیش به تلاش و مبارزه علیه اعتیاد اضافه شده است. بررسیها نشان میدهند كه رویكرد پیشگیری نیز میبایست در كنار مبارزه با عرضه و رویكرد درمانی مورد توجه قرار گیرد. از سال 1980 میزان شیوع اعتیاد دركشورهائی كه فعالیتهای پیشگیری از اعتیاد را از طریق كاهش تقاضا با جدیت پیگیری مینمایند،كاهش قابل ملاحظه ای یافته است. به عنوان مثال، تعداد مصرف كنندگان مواد مخدر در امریكا در سال 1990، نسبت به سال 1985 به نصف تقلیل یافته است،كه این تغییر مدیون فعالیتهای پیشگیری از اعتیاد بود ه است.
لغت «پیشگیری» یعنی جلوگیری از وقوع یك اتفاق، از نظر بهداشتی، پیشگیری عبارت است از مداخله ای مثبت و اندیشمندانه برای مقابله با شرایط مضر قبل از اینكه منجر به اختلال یا ناتوانی شود.
هدف از پیشگیری اولیه پیشگیری از شروع اختلال است كه منجر به كاهش میزان بروز (Incidence) ودرنتیجه،كاهش میزان شیوع (Prevalence) میگردد.
روشهای پیشگیری اولیه عبارتند از:
1- از بین بردن علل
2- كاهش عوامل مخاطره آمیز
3- افزایش مقاومت فرد
4- جلوگیری از سرایت بیماری
● استراتژیهای پیشگیری از اعتیاد
برای برنامه ریزی راههای موثر در پیشگیری از اعتیاد، ابتدا باید علل و عوامل موثر در شروع مصرف و اعتیاد به مواد را در نوجوانان و جوانان شناخت. عوامل ژنتیكی، شخصیتی، پسیكوپاتولوژیك،فارماكولوژیك، خانوادگی، محیطی و اجتماعی همگی دراتیولوژی سوء مصرف و اعتیاد موثر هستند و عوامل متعدد درمقابل بایكدیگر به سوء مصرف و سپس اعتیاد منجر میگردند.
برای انتخاب و به كارگیری مناسب استراتژیها، دانستن نیازها و مشكلات و پتانسیلها و توانائیهای اجتماعی ضروری است. اجرای هربرنامة پیشگیری به شناخت دقیق منطقه،بررسی كامل وضعیت بهداشتی و روان شناختی و بررسیهای همه گیرشناسی بستگی دارد تا به این وسیله عوامل موثر بر مصرف مواد آشكار شود. به عنوان مثال، باید شایع ترین نوع مادة مصرف و گروه سنی افراد در معرض خطر، موقعیتها و محلهای مصرف، باورهای نادرست وعوامل مخاطره آمیز، امكانات و منابع موجود را شناخت و براساس آن مدل فعالیتهای پیشگیری را تعیین نمود. تحقیقات نشان داده اند كه نمیتوان یك روش واحد را به عنوان بهترین روش برای همه افراد و گروهها انتخاب نمود. بهره گیری از استراتژیهای مختلف برای تاثیر برشیوع اعتیاد ضروری است زیرا عوامل متفاوتی در ایجاد اعتیاد موثرند.
مهمترین استراتژهای پیشگیری از اعتیاد كه درجهان از آنها استفاده میشود عبارتند از :
1- آگاهسازی افراد در مورد خطرات و مضرات مواد
2- افزایش مهارتهای زندگی مانند مهارت تصمیم گیری، حل مسئله، ارتباطات اجتماعی
3- تقویت فعالیتهای جایگزین به جای مواد برای ارضای نیازهای روانی اجتماعی نوجوانان وجوانان
4- مشاوره و مداخلة حین بحران، دربحرانهای مختلف در طول زندگی
5- ارتقاء فرهنگی و مذهبی
6- تقویت قوانین و مقررات مبارزه با مواد
7- درمان معتادان برای جلوگیری از سرایت اعتیاد
استراتژیهای فوق در قالب فعالیتهای زیر مورد بحث قرار میگیرند:
1- فعالیتهای متمركز برفرد
2- فعالیتهای متمركز برآموزش و آگاه سازی والدین
3- فعالیتهای متمركز برمعلمان ومدرسه
4- فعالیتهای پیشگیری بااستفاده از رسانهها
5- فعالیتهای پیشگیری از طریق محلهای كار و مكانهای تجمع
6- فعالیتهای پیشگیری با استفاده از شبكة مراقبتهای بهداشتی اولیه
7- وضع واجرای قوانین و مقررات
فعالیتهای متمركز برفرد
مخاطره آمیز ترین دوران زندگی از نظر ابتلا به سوء مصرف مواد، دورة بلوغ و نوجوانی است. فرایند بلوغ یكی از بحرانی ترین دورههای زندگی هر فرد میباشد به طوری كه این دوران، دوران طوفان و فشار خوانده شده است. باظهور بلوغ، مرحلة نوجوانی آغاز میشود. نوجوانی دورة انتقال (Transition) است. دوره ای كه فرد قبل از اینكه خود را بیابد دچار اختلال یا اغتشاش در نقش خود (Role Confusion) و بحران هویت (Identity Crisis) میگردد. فردی كه قبل از این به عنوان كودك به خوبی ایفای نقش میكرد، دربرخی از ابعاد تلاش مینماید نقش یك فرد بالغ را ایفا نماید. دراین دوره نوجوان در وضعیتی بین دو مرحلة كودكی و بزرگسالی قرار گرفته و زیرفشار و انتظارات این وضعیت قرار دارد.
ازطرف دیگر، تغییرات سریع جسمانی نوجوان سبب میشود تا احساس نامتناسب بودن نماید. این تغییرات فیزیكی منجر به اختلال تصویر فرد از خود (self image) میشود. این تصویرذهنی با تصویری كه فرد ازخود در آئینه میبیند متفاوت است وشامل درك فرد از وضعیت جسمانی خود میباشد.
بنابراین، تحول بلوغ و نوجوانی، تصویرذهنی نوجوان از جسم و هویت شخصی اش را تهدید میكند. نوجوان، در نظر گرفتن تجربیات گذشته وقبول تحولات بلوغ، هویت خویش را از نو بازسازی میكند. حتی مخالفت وستیز نوجوان باوالدین و عصیان دربرابر ارزشها و قدرتها ودخالتهای دیگران، برای تثبیت هویت وجدا نمودن هویت خویش از سایرین است.
این عوامل یعنی اغتشاش نقش و نیاز به ایفای نقش به عنوان یك فرد بالغ،اختلال در تصویر فرد از خود و نیاز به پذیرفته شدن از طرف دوستان و استقلال،نوجوان را به رفتارهائی مانند سیگار كشیدن یاسوءمصرف مواد دیگر سوق میدهد.
استراتژیهایی كه اطلاعات،نگرشها و رفتار كودكان و نوجوانان در مورد مواد و مهارتهای تطابقی و اجتمای و نیازهای آنان را مورد هدف قرار میدهند، درحقیقت شایع ترین روشهای پیشگیری هستند.
الف ـ دادن اطلاعات در مورد مضرات مصرف مواد:
این برنامه براین باور استوار است كه مصرف مواد به دلیل فقدان آگاهی صحیح از زیانهای مصرف مواد صورت میگیرد. اگر چه مطالعات نشان داده اند كه استفاده از این روش به تنهائی تاثیر چندانی دركاهش اعتیاد ندارد، با این حال میبایست همواره به عنوان یكی از ( راههای اصلی مداخله دربرنامههای جامع پیشگیری، مورد استفاده قرار گیرد.)
ب ـ تاثیر برارزشها و نگرشها ( تغییر نگرشهای مثبت و تثبیت نگرشهای منفی نسبت به مصرف مواد مخدر:
نگرشها (attitudes) عبارتند از باورهای فرد درمورد نتیجه و عاقبت هركار و ارزشی كه فرد برای این نتیجه قائل است. نگرشها دلایل منطقی بروز رفتارهای هر فرد خاص میباشند. بدیهی است كه قبل از شروع فعالیتهای پیشگیری، مطالعه وشناخت باورها و نورمهای هراجتماع اهمیت بسیاری دارد. مطالعات ثابت كرده اند كه افرادی كه نسبت به مواد نگرشها و باورهای مثبت دارند احتمال مصرف و اعتیادشان بیشتر از كسانی است كه نگرشهای خنثی یا منفی دارند. لیكن تغییر یاایجاد نگرشهائی كه به طور طولانی باقی بمانند كارآسانی نیست. تقویت نگرشهای منفی یا تغییرنگرشها از خنثی به منفی آسانتر از تغییرنگرش مثبت به منفی است.
متاسفانه اغلب برنامههای آگاه سازی از مدارس شروع میشوند درحالی كه كودكان را باید از سنین كوچكتر كه هنوز باورهایشان به طور كامل شكل نگرفته است مورد هدف قرا داد. نگرشها و ارزشهائی كه برپیشگیری از سوء مصرف مواد موثرند عبارتند از:
ـ ارزشهای مذهبی
ـ اولویت دادن به ارزشهای اجتماعی (Social values) به جای ارزشهای شخصی و فردی (personal values)
ـ ارزش حس مسئولیت فردی
ـ ارزش سلامت فردی
ـ هرمصرفی ممكن است منجر به اعتیاد شود.
ـ عادی نبودن مصرف مواد
ـ استفاده از ارزش دادن نوجوانان به ظاهر خود و پذیرفته شدن از طرف دیگران
ـ قابل اعتماد نبودن افراد معتاد
پ ـ آموزش مهارتهای اجتماعی و تطابق با استرسها
مهارتهای اجتماعی یعنی «توانائی انطباق كافی در روابط بین فردی». این روش برتئوری یادگیری اجتماعی (social learning Theory) استوار است. براساس این تئوری، یادگیری اجتماعی باتقویتهای مثبت و منفی كه فرد در نتیجة رفتار خود كسب میكند و مشاهدة رفتار دیگران و عواقب آن شكل میگیرد. به تدریج فرد توانائی پیش بینی عواقب رفتار خود و نگرش دیگران را در مورد رفتار خود كسب مینماید. این توانائی موجب تنظیم رفتار و درونی كردن تشویقها و تنبیهها و درنتیجه تغییر آن میشود. مطالعات مختلف نشان داده اند كه آموزش مهارتهای اجتماعی میزان سوء مصرف مواد ورفتارهای وابسته به آن مانند پرخاشگری، انزوا، فرار از مدرسه وخانه و سرقت را كاهش میدهد. برخی از مهارتهای اجتماعی كه كسب آن در پیشگیری از اعتیاد اهمیت دارد عبارتند از:
مهارتهای ارتباطی (Communication skills)، توانائی اظهار نظر (assertiveness) توانائی مخالفت ورد كردن (rehearsal and resistance skills).
بهترین روش برای آموزش مهارتهای اجتماعی استفاده ازتكنیك modeling میباشد كه مبتنی بر تئوری یادگیری اجتماعی است.
ت ـ آموزش مقاومت در مقابل فشارهای دوستان:
ارتباط و دوستی با همسالانی كه مبتلا به سوئ مصرف مواد هستند،عامل مستعد كنندة قوی برای ابتلای نوجوانان به اعتیاد میباشد. طبق نتایج حاصل از تحقیقات در بیش از 60 درصد موارد،اولین مصرف باتعارف دوستان و همسالان صورت میگیرد. به خصوص همسالان درشروع مصرف سیگار و حشیش بسیار موثرند. برای خنثی نمودن تاثیرنگرشها و فشارهای دوستان، از آموزش مقاومت در مقابل فشار دوستان استفاده میشود. درحال حاضر،استفاده از این روش بسیار متداول شده است، وهمراه با روش ایجاد نگرش منفی نسبت به مواد به كار میرود. مطالعات نشان داده اند كه استفادة همزمان از این دو روش میزان بروز سوء مصرف مواد را كاهش داده و سن اولین مصرف را نیز به تاخیر میاندازد. با این روش، به كودكان و نوجوانان میآموزیم كه چگونه و با چه پاسخهایا رفتارهائی خود را از موقعیتهای ناراحت كننده ای كه در اثر فشار دیگران به وجود میآید،رها نمایند.
ث ـ شناسائی افراد در معرض خطر و اقدامات لازم:
عوامل شخصیتی مختلفی بامصرف مواد در نوجوانان ارتباط دارند. از این میان، بروز برخی از صفات بیشتر نشان دهندة احتمال اعتیاد فرد در آینده هستند وبه طور كلی فردی را تصویر میكشد كه با ارزشها یا ساختارهای اجتماعی (مانند خانواده، مدرسه، مذهب) پیوندی ندارد. این صفات عبارتنداز: كمبود اعتماد به نفس،طغیان گری،عدم پذیرش ارزشهای سنتی، تمایل شدید به كسب هیجان،تمایل شدید به انحراف،مقاومت درمقابل قدرت، نیاز به شدید استقلال، احساس عدم كنترل بر زندگی خود. علاوه برموارد فوق شواهد مختلفی از استعداد ارثی ابتلا به اعتیاد وجود دارد.
برخی از اوقات فرد هنگام روبرو شدن با استرسهای گوناگون درمعرض خطر قرار میگیرند.
انواع استرسها عبارتند از :
ـ حوادث مهم زندگی
ـ مشكلات روزمره
ج ـ ارضای نیازهای اجتماعی و روانی نوجوانان
چ- الگوبخشی و آموزش از طریق همسالان
فعالیتهای پیشگیری متمركز بر آموزش و آگاه سازی والدین
كودكان بیش از همه از والدین خود تاثیر میپذیرند. آگاه سازی والدین یكی از مهم ترین بخشهای موثر در هر برنامة پیشگیری از اعتیاد میباشد. برخلاف نوجوانان كه معمولاً شیوع مصرف را بیش از حد واقعی آن فرض میكنند، مطالعات مختلف نشان دادهاند كه همواره والدین میزان شیوع سوء مصرف مواد را كمتر از میزان و اقعی آن تخمین میزنند و درنتیجه خطر آن را نیز احساس نمیكنند و اغلب باور ندارند كه این مشكل برای فرزندان آنها نیز ممكن است پیش بیاید.
درابتدا والدین باید از خطر اعتیاد آگاه شده و در مورد پیشگیری از آن احساس مسئولیت نمایند.
این آگاه سازی میبایست به طور مكرر از راههای مختلف مانند خواندن كتاب، جزوه،روزنامه،شركت در جلسات مشاوره،سمینار، پیوستن به تشكیلات والدین انجام شود. آگاه سازی والدین شامل ابعاد مختلف میباشد كه به آنها اشاره میشود:
الف ـ آموزش اطلاعات لازم در مورد مواد
ب ـ افزایش مهارت لازم برای ساختن پیوندهای قوی خانوادگی
ـ برقراری ارتباط صمیمانه با كودكان
ـ بالابردن اعتماد به نفس
ـ ایجاد سیستم ارزشی قوی
پ ـ وضع مقررات واضح درخانواده
ت ـ آموزش الگوی خوب بودن
ث ـ تشویق فعالیتهای سالم و خلاق
ج ـ ترغیب تشكیلات و الدین
اجرای فعالیتهای پیشگیری از طریق مدرسه ومعلمان
ساختار مدرسه دربرنامههای وسیع پیشگیری سهم به سزائی دارد. هزینة ملاحظاتی كه از طریق مدرسه صورت میگیرند نسبتاً كمتر است. همراهی مدرسه در برنامههای جامع اجتماعی موجب میشود تا پیامها، ارزشها و نگرشهای واحدی به نوجوانان منتقل شود. هنگامی كه از ساختار مدرسه درعملیات پیشگیری استفاده میشود، نمیتوان تنها افرادی را كه بیشتر درمعرض خطر هستند (مانند كسانی كه دارای صفات شخصیتی مستعد كننده میباشند) تحت پوشش قرار داد، زیرا این خطر وجود دارد كه به آنان مارك «داشتن پتانسیل اعتیاد» زده شده و این پیام به فرد داده شود كه «در آینده معتاد خواهی شد.»
الف ـ دخالت دادن والدین به روشهای زیر:
ـ برگزاری جلساتی برای آگاه كردن والدین از خطر مواد و دادن آموزشهای لازم
ـ دادن جزوهها یابروشورهای آموزشی به والدین
ـ ترغیب والدین به شركت در تشكیلات والدین از طریق انجمن اولیاء و مربیان برای ایفای نقشهای فعال تر
ب ـ برگزاری دورههای آموزشی یا روشهای تغییر نگرش دانش آموزان
پ ـ وضع مقررات واضح دررابطه با مواد
ت ـ ایجاد امكانات مشاوره ودرمان
ث ـ آگاه سازی معلمان
ج ـ اصلاح روش تدریس و برخورد بادانش آموزان
چ ـ آموزش مهارتهای ارجاع دادن
ح ـ استفاده از معلمان برای آموزش اطلاعات
فعالیتهای پیشگیری با استفاده از رسانهها
رسانهها در شكل دادن و تقویت هنجارهای اجتماعی بسیار اهمیت دارند. از این میان،رادیو و تلویزیون نفوذ بیشتری دارند ولی نقش روزنامهها و مجلات، پوسترها و آگهیهای تبلیغاتی را در ایجاد نگرشها و ارزشها نباید نادیده گرفت. برنامههای پیشگیری كه از ساختار رسانهها استفاده میكنند، هنگامی موفقیت بیشتری خواهند داشت كه با استراتژیهای دیگر همراه شوند، زیرا مطالعاتی كه بر تاثیر رسانهها شده، نشان داده اند كه اگرچه رسانهها موجب افزایش آگاهی جمعیت هدف میشوند، اما به تنهائی نمیتوانند تغییر محسوسی در رفتار آنان ایجاد نمایند.
روشهائی كه در رسانههای مد نظر قرار میگیرند عبارتند از:
الف ـ ارتباط با نویسندگان و كارگردانان
ب ـ استفاده از چهرههای محبوب در رسانهها
پ ـ استفاده از معتادان آسیب دیده در رسانهها
ت ـ استفاده از سایر روشهای مكمل مانند جلسات بحث، نقد و تبادل نظر درمورد محتوای فیلمهای نمایش داده شده و...
اجرای فعالیتهای پیشگیری از طریق محلهای كار و مكانهای تجمع
سوءمصرف مواد، دربعضی از شاغلین و برخی از مكانهای اشتغال شایع تر است، به همین دلیل،بازدهی كار و سلامت كاركنان در معرض خطر قرار میگیرد. مكانهائی كه كاركنان آن را جوانان تشكیل میدهند( سرباز خانهها، كارخانهها، دانشگاهها و واحدهای حمل ونقل) و فرایند كار با استرس بیشتری همراه است، مكانهای مخاطره آمیزی هستند كه به توجه بیشتری نیاز داشته و در اولویت قرار دارند. استراتژیهای پیشگیری از طریق محل كار عبارتند از :
الف ـ آگاه سازی مدیران،مسئولان و كارفرمایان
ب ـ ایجاد امكانات مشاوره و درمان
پ ـ وضع واجرای قوانین مربوط به سوء مصرف، حمل یا فروش مواد
ت ـ آموزش و تقویت بهداشت عمومی
● برنامه ریزی پیشگیری از اعتیاد
مراحل تدوین یك برنامه پیشگیری از اعتیاد عبارتند از :
1- سنجش نیازها (Needs assessment)
2- تعیین اهداف كلی پیشگیری (Development of goals)
3- تعیین اهداف عینی (Development of resources)
4- شناسائی منابع مورد نیاز (Identification of resources)
5- شناسائی منابع مالی موجود (Identification of existing funding resources)
6- مشخص نمودن وظایف مدیریت و راهبری (Assignment of leadership tasks)
7- اقدام (Implementation)
8 -ارزیابی (Evaluation)
9- بازبینی برنامه (program revision)
منبع:Behjoo.ir
نظرات شما عزیزان: