آموزش پیش از ازدواج‘ خانواده‘ مهارتهای زندگی‘ وغیره آموزشی
| ||
|
مذهب به عنوان ابزاري است كه افراد را در مقابل فشار ها و استرس هاي زندگي ايمن مي سازد. مذهب از طريق نگرش مثبتي كه به افراد مي دهد حوادث زندگي را معنادار مي سازد و اين معناداري باعث مي شود كه افراد مذهبي مشكلات رواني كمتري را تجربه كرده و از سلامت روان بهتري برخوردار باشند. مذهب تأمين كننده مجموعه اي از شناخت هاي اجتماعي است و افكار معنا داري در مواجهه با رنج ها و تحمل سختيها و دشواري ها ارائه مي دهد به صورتي كه ميزان اعتياد، خودكشي، طلاق، بزهكاري و افسردگي در افراد مذهبي به طور معنادار در قياس با افراد غير مذهبي بسيار كمتر است. دين و نياز انسان به آن قدمتي به پهناي تاريخ دارد و در روان شناسي عبدي زرين و خارجي) ذكر گرديده است و نتيجه گيري مناسبي هم در پايان ارائه گرديده است.
كلمات كليدي: معناداري زندگي، مذهب، سلامت روان، دين
روانشناسی بهداشت، در سالهای اخیر اهمیتزیادی برای نقش راهبردهای مقابله و سبک زندگی افراد در چگونگی وضعیت سلامت جسمانی وروانی آنها قائل شده است. شیوههای مقابله ، تواناییهای شناختی و رفتاری هستند کهفرد مضطرب به منظور کنترل نیازهای خاص درونی و بیرونی فشارآور بکار میگیرد. درمقابله مذهبی ، از منابع مذهبی مثل دعا و نیایش ، توکل و توسل به خداوند و .... برای مقابله استفاده میشود. از آنجایی که این نوع مقابلهها هم منبع حمایت عاطفی وهم وسیلهای برای تفسیر مثبت حوادث زندگی هستند، میتوانند مقابلههای بعدی راتسهیل نمایند، بنابراین به کارگیری آنها برای اکثر افراد، سلامت سازاست.
رفتارهای مذهبی ارزش مثبتی در پرداختن به نکات معنیدار زندگی دارند. رفتارهایی از قبیل توکل به خداوند ، زیارت و ... میتوانند از طریق ایجاد امید وتشویق به نگرشهای مثبت ، موجب آرامش درونی فرد شوند. باور به این که خدایی هست کهموقعیتها را کنترل میکند و ناظر بر عبادت کنندههاست، تا حد زیادی اضطراب مرتبطبا موقعیت را کاهش میدهد. بطوری که اغلب افراد مومن ارتباط خود را با خداوند مانندارتباط با یک دوست بسیار صمیمی توصیف میکنند و معتقدند که میتوان از طریق اتکاء وتوسل به خداوند ، اثر موقعیتهای غیرقابل کنترل را به طریقی کنترل نمود. به همیندلیل گفته میشود که مذهب میتواند به شیوه فعالی در فرآیند مقابله موثرباشد. بطور کلی مقابله مذهبی ، متکی بر باورها و فعالیتهای مذهبی است و ازاین طریق در کنترل استرسهای هیجانی و ناراحتیهای جسمی به افراد کمک میکند. داشتنمعنا و هدف در زندگی ، احساس تعلق داشتن به منبعی والا ، امیدواری به کمک و یاریخداوند در شرایط مشکلزای زندگی ، برخورداری از حمایتهای اجتماعی ، حمایت روحانی و ... همگی از جمله منابعی هستند که افراد مذهبی با برخورداری از آنها میتوانند درمواجهه با حوادث فشارزای زندگی ، آسیب کمتری را متحمل شوند. مذهب و مقابله با فشارهای روانی
مذهب میتواند در تمامی عوامل ، نقش موثریدر استرسزایی داشته باشد و در ارزیابی موقعیت ، ارزیابی شناختی فرد ، فعالیتهایمقابله ، منابع حمایتی و ... سبب کاهش گرفتاری روانی شود. بر این اساس ، مدتها استکه تصور میشود بین مذهب و سلامت روان ارتباط مثبتی وجود دارد و اخیرا نیزروانشناسی مذهب ، حمایتهای تجربی زیادی را در راستای این زمینه فراهم آورده است. ویترو همکاران او نشان دادند که 20 تا 60 درصد متغیرهای سلامت روانی افراد بالغ ، توسط باورهای مذهبی تبیین میشود. درمطالعه دیگری ، ویلتیز و کریدر نشان دادند که در یک نمونه 1650 نفری با میانگین سنی 50 ، نگرشهای مذهبی با سلامت روانی رابطه مثبتی دارند.
بر اساس مطالعاتانجام شده دیگر ، بین مذهبی بودن و معنادار بودن زندگی و سلامت روانی ارتباط نزدیکیوجود دارد. در یک بررسی که 836 بزرگسال با میانگین 73.4 سال شرکت داشتند، معلوم شدکه بین سه شاخص مذهبی بودن (فعالیتهای مذهبی غیرسازمان یافته و فعالیتهای مذهبیسازمان یافته) و روحیه داشتن و دلگرمی به زندگی ، همبستگی مثبتی وجود دارد. بهعلاوه اسپیکا و همکارانش ، 36 مطالعه تجربی در مورد مرگ و درگیری مذهبی را مرورکردند و نتیجه گرفتند که ایمان قویتر ، یا معتقد بودن به زندگی بعد از مرگ با ترسکمتر از مرگ ، همبستگی دارد. همچنین افرادی که نمره بالاتری در شاخص مذهب درونیداشتند، ترس کمتری را از مرگ گزارش کردند. مذهب و مقابله با اضطراب
مطالعات دیگر ، تاثیر مداخلات مذهبی را درکاهش اضطرابو تحمل فشارهای روانی پس ازبهبودی نشان دادهاند. به عنوان مثال ، نتایج دو بررسی نشان داد، کسانی که بهاعتقادات مذهبی پایبند بودند،اضطراب وناراحتی کمتری را نسبت به کسانی که به اعتقادات مذهبی پای بند نبودند، گزارشکردهاند. گارنتر و همکاران در زمینه سلامت روانی و اعتقادات مذهبی شش مقاله رامورد بررسی قرار دادند.
دریافتند که در تمام این مطالعات بین اعتقادات مذهبیو سلامت روانی رابطه مثبتی وجود دارد. هانت ، سازگاری زناشویی 64 زوج را مورد بررسیقرارداد و نشان داد که مذهب بطور مثبت با سازگاری زناشویی ، خوشحالی و رضایتزناشویی بالاتر ارتباط دارد و همچنین نتیجه گرفت که مذهب یک عامل مهم در جلوگیری ازطلاق است. مذهب و تصور ذهنی از مرگ
زاکرمن و همکاران در پژوهشی گزارش کردند، درافراد سالمندی که نمره کمتری در شاخص مذهبی بودن به دست آوردند، میزان مرگ و میر 42درصد بود، در حالی که این میزان برای افراد سالمندی که نمره شاخص مذهبی بالاییداشتند، 19 درصد بود. در مطالعه دیگری کونینگ ، کلین و همکاران دریافتند که سرطاندر بین افرادی که نمره بالاتری در شاخص مذهبی درونی کسب میکنند کمتر شایع است. دربررسی دیگری ، مشاهده کردند افرادی که همیشه از مقابلههای مذهبی استفاده میکنند،نسبت به افرادی که کمتر و گاهی از این مقابلهها استفاده میکنند، در 9 شاخص از 12شاخص سلامت روانشناختی ، نمرات بالاتری کسب کردند.
موریس اثر زیارت مذهبی راروی افسردگی و اضطراب 24 بیمار سالمند بررسی کرد. او دریافت که علائم آنها بعد اززیارت رفتن کاهش زیادی داشته و حداقل تا ده ماه بعد از برگشتن از زیارت هم این اثرادامه دارد. در مطالعه دیگری ، مکینتوش نقش مذهب را در سازگاری افراد با یک رویدادمعنیدار زندگی بررسی کرد. او با 124 پدر و مادری که کودک خود را به علت سندرم مرگناگهانی از دست داده بودند، مصاحبه کرد و دریافت که مذهبی بودن با یافتن معنی درمرگ ارتباط مثبتی دارد. به علاوه مذهبی بودن با افزایش صلاحیت روانی و کاهش ناراحتیدر بین والدین در طی 18 ماه بعد از مرگ کودکانشان ، ارتباط داشت. علیرغم اینکه اکثر تحقیقات ذکر شده در ادیان دیگری صورت گرفته است و از آنجایی که باور واعتقاد ما مسلمانان بر این است که دین اسلام به عنوان یک ایدئولوژی ، ارائه دهندهکاملترین و سلامت سازترین سبک زندگی بشریت است و احکام و دستورات آن حوزههای وسیعاخلاقی ، بین فردی ، بهداشتی و اجتماعی را در برمیگیرد، لذا مطالعه علمی اثرات ونقش متغیرهای مذهبی در سلامت روانی یک ضرورت اساسی به نظر میرسد. خلاصه مقاله: هدف از مقاله حاضر بررسي معناداري زندگي بر اساس نقش مذهب در سلامت روان است. مذهب به عنوان ابزاري است كه افراد را در مقابل فشار ها و استرس هاي زندگي ايمن مي سازد. مذهب از طريق نگرش مثبتي كه به افراد مي دهد حوادث زندگي را معنادار مي سازد و اين معناداري باعث مي شود كه افراد مذهبي مشكلات رواني كمتري را تجربه كرده و از سلامت روان بهتري برخوردار باشند. مذهب تأمين كننده مجموعه اي از شناخت هاي اجتماعي است و افكار معنا داري در مواجهه با رنج ها و تحمل سختيها و دشواري ها ارائه مي دهد به صورتي كه ميزان اعتياد، خودكشي، طلاق، بزهكاري و افسردگي در افراد مذهبي به طور معنادار در قياس با افراد غير مذهبي بسيار كمتر است. دين و نياز انسان به آن قدمتي به پهناي تاريخ دارد و در روان شناسي عبدي زرين و خارجي) ذكر گرديده است و نتيجه گيري مناسبي هم در پايان ارائه گرديده است. نظرات شما عزیزان: [ جمعه 17 تير 1390
] [ 11:50 ] [ میر محسن محمودی ] |
|