آموزش پیش از ازدواج‘ خانواده‘ مهارتهای زندگی‘ وغیره آموزشی
| ||
|
بسم الله الرحمن الرحيم
نقش خانواده در پيشگيري از اعتياد
مقدمه: هرچند شناخت و مقابله با تمام آسيب هاي اجتماعي از ظرافت و پيچيدگي خاصي برخوردار است اما شايد بتوان ادعا نمود كه هيچكدام از آنها به پيچيدگي اعتياد ، در اوضاع و احوال كنوني جامعه بشري نباشد . استفاده نابجا و اعتياد به مواد مخدر بلاي خانمان برانداز و آتش هستي سوز جوامع بشري است ، آتشي كه تا كنون صدها ميليون انسان را در كام خود فرو برده است و صدماتي بر پيكره جوامع انساني وارد نمــوده است كه هيچ گاه قابل جبران نيست . براي خاموش كردن يا كم كردن گستره اين آتش ، اقدامات شايسته و تلاش هاي فراواني صورت گرفته اما مع الوصف روز به روز دامنه آن گسترده تر شده است . به راستي آيا مي توان در چنين وضعي ، سپر انداخت و آيه ياس خواند و نظاره گر اين صحنه دردناك بود ؟
تعريف اعتياد :
اعتيــاد ، يعنــي عادت كردن ، تعلق خاطر ، وابستگي و انس با يك شخص ، كار يا شيء ، بگونه اي كه جدا شدن و فاصله گرفتــن و تــرك گفتــن او براي انسان ، دشوار و گاهي طاقت فرسا مي سازد . زماني كه انسان به او دسترسي دارد ، احساس آرامش و رضايت خاطر مي كند . روان انسان و گاهي جسم او نيز ، وابسته به آن مي گردد . در مورد اينكه آيا چنين حالتي براي انسان نيكو است و اين حالت داراي بار ارزشي مثبت مي باشد و يا اين حالت از ارزش انساني انسان مي كاهد و آدمي بايد بكوشد كه چنين حالتي را در زندگي پيدا نكند ، از دانشمندان آراء متفاوتي نقل شده است . برخي چون كانت وژان ژاك روسو معتقدند چون خاصيت عادت اين است كه اراده انسان را محــدود و ضعيــف مي كنــد و او را اسير خود مي سازد ، آدمي بايد به گونه اي رفتار نمايد كه به هيچ چيز و هيچ كس عادت ننمايد در واقع به پيشنهاد «روسو» تنها به يك چيز عادت كند و آن اينكه «به هيچ چيز عادت نكند».
سازمان بهداشت جهاني ، اعتياد را چنين تعريف نموده است :
وابستگي به يك دارو عبارت است از :
1- احساس خوش و تعادل كاذب پس از استعمال
2- احتياج شديد و غير قابل مقاومت براي به دست آوردن و استعمال مواد
3- تمايل به ازدياد مقدار استعمال مواد
4- وابستگي رواني و گاهي بدني
دكتر صمد قضايي نيز اعتياد را چنين تعريف نموده است :
اعتياد يا وابستگي به يك ماده شيميايي عبارت از حالتي است كه در اثر مصرف يك ماده شيميايي به شخض عارض مي شود بنحوي كه شخص ، آزادي و اختيار خود را در قبال مصرف ماده مزبور از دست داده و دائماً ميل به استعمال آن پيدا مي كند . اگر اعتياد شخص ، نسبت به ماده مزبور ، فقط به صورت ميل شديد به مصرف آن باشد ، مي گويند وابستگي رواني وجود دارد و اگر بعلاوه در صورت عدم مصرف آن ، شخص دچار اختلالات جسماني و رواني هم گردد ، مي گويند وابستگي جسماني نيز پيدا كرده است در اين حالت ، اختلالاتي را كه در اثر نرسيدن ماده مزبور به بدن عارض مي گردد«سندرم محدوديت »مي نامند .
تعريف مواد مخدر :
لغت شناسان براي واژه مخدر حداقل دو معني ذكر كرده اند يكي «پوشش» كه بر اساس اين معني ، مواد مخدر يعني موادي كه مراكز حسي و ادراكي را مي پوشانند و فعاليت طبيعي آن را محدود مي سازند .
گويي مواد مخدر پرده اي است كه بر روي احساس و ادراك انسان كشيده مي شود و مانع فعاليت و كارايي آن مي گردد .
معناي ديگر اين واژه «فتور »، رخوت ، سستي و بي حسي است . بر اساس اين معني مواد مخدر يعني موادي كه اعصاب انسان دچار سستي و بي حسي مي كنند . سازمان بهداشت جهاني هم مواد مخدر را موادي دانسته است كه باعث خواب آلودگي ، تسكين درد و ايجاد نقص در حركات ارادي مي شوند مانند ترياك ،مورفين،هروئين، متادون و كدئين .
اعتیاداز ديدگاه قران
خداوند مي فرمايند : «هر آنچه كه براي سعادت و هدايت شما انسانها لازم بوده است در اين كتاب جمع كرده ايم و در اين راستا چيزي را فروگذارننموده ايم . »
در اينجا به برخي از آياتي كه مي توان از آن استنباط نمود اشاره مي شود :
آيه اول - «ولاتلقوا بايديكم الي التهلكه»
«با دستان خود ، خودتان را به ورطه هلاكت و نابودي نيفكنيد»
براساس اين آيه قران ، خداوند به بندگانش توصيه مي نمايد كه مبادا دست به كاري بزنيد كه نتيجه و عاقبت آن چيزي جزء نابودي شما نيست . مبادا با دست خود تيشه به ريشه خود بزنيد مبادا اسباب نابودي خود را فراهم سازيد . به راستي آيا اعتياد به اين مواد شيطاني قدم گذاردن در راهي نيست كه نهايتش دره هلاكت و نابودي است ؟
آيه دوم- «ولا تقتلوا انفسكم ان الله كان بكم رحيماً»
«هرگز دست به خود كشي نزنيد همانا خداوند نسبت به شما مهربان است»
بر اساس اين آيه از قران كريم خودكشي به طور مطلق و به هر شكل و كيفيتي كه باشد حرام است . از آنجا كه اعتياد به مواد مخدر و مصرف آن در حقيقت مسموم كردن تدريجي بدن است نوعي خود كشي محسوب مي شود . اعتياد به مواد مخدر يعني خودكشي تدريجي . اعتياد در واقع نوشيدن جرعه جرعه يك جام زهر است . مسموميتي است كه پس از مدتها منجر به مرگ انسان مي شود .
ديدگاه سنت
1- پيامبر اسلام (ص) مي فرمايند :
«ديري نخواهد پائيد كه افرادي از امت من ماده اي را به نام «بنگ» مصرف مي كنند بدانيد كه من از ايشان و ايشان از من بيزارند ».
2- پيامبر اسلام (ص) مي فرمايند :
«به يهوديان و مسيحيان سلام كنيد اما هرگز به مصرف كنندگان بنگ سلام نكنيد »
3- پيامبر اسلام (ص) مي فرمايند :
« آگاه باشيد كه هر شيء سست كننده اي حرام است وهر شيء سست كننده و مخدر نيز حرام است » .
4- پيامبر اسلام (ص) مي فرمايند :
«تمام سستي آورها و مواد مخدر بر امت من حرام است »
5- حضرت امام حسن عسكري (ع) مي فرمايند :
«ترك دادن شخص معتاد بسان معجزه است »
6- حضرت امام جعفر صادق (ع) مي فرمايند :
«هرچيزي كه باعث ضرر و زيان در بدن و تاون انسان گردد ، تناولش حرام است » .
اعتیاداز ديدگاه عقل و عاقلان
عقل سالم هر انساني حكم مي كند كه جلو وارد شدن هرگونه ضرر و زيان احتمالي را بگيرد . چه رسد به زماني كه ضرر و زيان قطعي و مسلم و صد در صد باشد . واجب و لازم شمردن «دفع ضرر محتمل» از احكام و قواعد كلي و اساسي عقلي و از امور بديهي است . از آنجا كه زيان بار بودن مواد مخدر و اعتياد به آن بر احدي پوشيده نيست ، به حكم عقل ، سوء مصرف و اعتياد به مواد مخدر لازم الاجتناب است .
مرحوم استاد شهيد مرتضي مطهري در همين راستا مي فرمايند :
« اگر فرض كنيم در مورد بخصوص ، از طريق نقل ، هيچگونه حكم شرعي به ما ابلاغ نشده است . و عقل به طور يقين و جزم ، به حكمت خاصي در رديف ساير حكمت ها ، پي ببرد ، كشف مي كند كه حكم شارع چيست . مثلاً در زمان شارع ترياك و اعتياد به آن وجود نداشته است و ما در ادله نقليه دليل خاصي درباره ترياك نداريم اما بدلايل حس تجربي ، زيان ها و مفاسد اعتياد به ترياك محرز شده است . پس ما در اينجا به عقل و علم خود به يك ملاك يعني يك مفسده لازم الاحتراز ، در زمينه ترياك دست يافته ايم . ما به حكم اينكه مي دانيم چيزي كه براي بشر مضر است و مفسده داشته باشد از نظر شرع حرام است » حكم مي كنيم كه اعتياد به ترياك حرام است .
از دیدگاه فقها
هيچكدام از فقهاي اماميه از صدر اسلام تا كنون مصرف و اعتياد به مواد مخدر خصوصاً به شكل امروزي آن تجويز ننموده اند .
حضرت آيت الله العظمي امام خميني (ره)
س- استعمال و مصرف مواد مخدر و هر نوع مواد اعتيادآور ديگر (بدون تجويز پزشك ) براي كساني كه معتاد نمي باشند از نظر شرع مقدس مجاز مي باشد يا خير ؟
ج - «جايز نيست »
س – تكليف شرعي معتادان در ترك اعتياد چيست ؟
ج - « ترك لازم است »
س – خريد و فروش مواد مخدر بطور قاچاق چه صورتي دارد ؟
ج - « جايز نيست و بايد جلوگيري شود »
آيت الله العظمي خامنه اي :
«هر نحو استعمال هر گونه مواد مخدر و استفاده آن به ملاحظه مضرات معتني بهاي فردي و اجتماعي كه بر آن مرتبت است شرعاً حرام است مگر در مورد استثنايي »
آيت الله العظمي ميرزا جواد تبريزي :
« اعتياد به مواد مخدره مزبوره كه نوعاً آفت اجتماعي دارند جايز نيست . »
آيت الله محمد هادي معرفت :
« استعمال مواد مخدر ياد شده با فرض به تباهي كشانده شدن – چنانكه تجربه نشان داده است – شرعاً حرام و با اهداف شريعت اسلامي كه ا زآحاد ملت ، افرادي با شور و حركت و امتي با نشاط مي سازد ، كاملاً منافات دارد . »
حضرت آيت الله مسعودي خميني :
« مواد مخدر به تمام جهاتش حرام است ... كساني كه بخواهند حتي از كشورما عبور بدهند . يك مسئله ايست كه آقايان بايد متوجه باشند . اگر عده اي آمدند و بخواهند مواد مخدر را عبور بدهند و بگوئيم ما نمي خواهيم در اين كشور به افراد ايراني بدهيم كه مواد مخدر استعمال بكنند مي دهيم ببرند به كشورهاي ديگران. من عرضم اين است چه در اينجا بخواهند مصرف بكنند و چه ببرند به ساير كشورها (اعم از اسلامي و غير اسلامي ) جايز نيست و حرام است و اشكال اين است كه مواد مخدر نتنها نسبت به فرد يا افراد مضر و مهلك است بلكه نسبت به نسل بشر مهلك است اگر ما فكر بكنيم كه مواد مضر بشريت را مورد تهاجم هلاكت قرار مي دهم اعم از اينكه کافر باشد یا مسلمان،از نظر فقهی هیچ فرقی ندارد»
نقش خانواده در پيشگيري از اعتياد فرزندان
خانواده مهم ترين و اصيل ترين نهاد در ساخت و بنيادهاي شخصيتي كودك است و مهم ترين عامل در پي ريزي و چگونگي رشد شخصيتي اوست. آداب و رسوم ، ايده ها ، نگرشها و آرزوهاي والدين و سطح تربيت آنها در طرز رفتار كودكان تأثير فراوان دارد. كودك در خانه تجربيات فراواني كسب مي كند و در اين محيط است كه اخلاق ، راه زندگي ، فلسفه اجتماعي منعكس ميشود و كودك در اثر تماس با ديگران بتدريج با اينگونه امور آشنا مي شود و مفاهيم خوب و بد ، زشت و زيبا و درست و نادرست را ياد مي گيرد ( مهريار و جزايري، 1377).
نبودن مرجع و تكيه گاه ثابت پدري يا مادري در خانواده يا مرجعي كه جانشين آن بشود از عوامل مهم است كه در اين حال فقدان پدر يا مادر بخصوص در دوره هاي خردسالي اثري پايدار در ساخت رواني كودك مي گذارد. در برخي موارد آثار آن تا دوره نوجواني در حالت كمون باقي ميماند و در اين دوره موقعيت رشد و بروز پيدا مي كند كه ابتلاء به اعتياد از مساعد ترين آنهاست (شاكرمي ، 1368).
تحقیقات نشان می دهد که خانواده تا 65%در پیشگیری از اعتیاد فرزنذان موثر است
گريگوري1 در پژوهشي كه در كانادا به عمل آورد ، مشاهده كرد كه 30% معتادان از داشتن پدر و مادر و يا هر دو قبل از سن 10 سالگي محروم بوده اند( شارما2 ،1990،به نقل از ميرزايي اصل،1374).
نايت3، در پژوهش خود در زمينه طرز رفتار والدين به اين نتيجه رسيد كه كودكان مورد محبت و توجه افراطي از طرف والدين، در بزرگسالي معتاد مي شوند، زيرا افرادي خود خور ، لذت طلب ، كم تحمل و متكي بهبارميآيند(ميرزايي اصل، 1374).
در خانواده هايي كه پدر يا مادر يا هر دوي آنها معتاد باشند و كودكان هر روز شاهد كشيدن ترياك و استعمال مواد مخدر توسط والدين خود باشند ، زمينه مناسبي براي ابتلاء فرزندان فراهم مي شود، چون واكنشهاي اجتماعي افراد خانواده معتاد بر اثر تكرار تثبيت شده و براي ديگر اعضاي خانواده عادي مي گردد و عادي شدن مصرف مواد مخدر توسط والدين در فرزندان تأثير منفي ميگذارد و ممكن است كه آنان را براي هميشه از مصرف مواد مخدر بيزار و گريزان كند( فرجاد ، 1372).
در رابطه با علل خانوادگي اعتياد ، دوران بلوغ از اهميت بسياري برخوردار است. تحقيقات متعدد نشان مي دهد كه بسياري از معتادان در سنين بلوغ ، دوراني كه فرد به علت تغييرات جسمي و رواني و مرحله اي حساس و بحراني مي ترسد ، به اعتياد كشيده شده اند . زيرا دوران بلوغ دوره ايست كه فرد با تضاد و كشمكش هاي متعدد دروني مواجه مي گردد كه به سهولت وي را در اين دوره در مقابل انحرافات مختلف قرار مي دهد كه زمينه هاي نامطلوب خانوادگي شخصيتي در آن اثر دارند ( شاكرمي ، 1368).
طبق آمار به دست آمده سن فراواني اعتياد 18 تا 25 سالگي است .اين مرحله حساس ترين دوران رشد زندگي فردي مي باشد روان شناسان معتقدند اين دوره از رشد بيشترين حساسيت و ظرافت را نسبت به پذيرش آسيب هاي اجتماعي دارد . اينجاست كه نقش خانواده ها در استحكام شخصيت و پختگي روح و روان فرزندان اساسي و حياتي مي شود تا شخصيت افراد به راحتي دستخوش تلاطم طوفانهاي آسيب زا نگردد .
.بسياري از والدين فكر مي كنند كه فرزند آنها از مصرف سيگار و سايرمواد مخدر مصون است اما به عنوان راهكار پيشگيري، والدين مي توانند به طرق مختلف درتصميم فرزندشان در ارتباط با شروع استفاده از مواد مخدر تأثيرگذار باشند:
- خودشان از سيگار، الكل و ساير مواد مخدر استفاده نكنند. - راهنمايي ها و قواعدروشني درباره عدم استفاده از مواد فراهم آورند. - اوقات بيشتري را با فرزندانخود بگذرانند و در خوشي و ناراحتي آنان سهيم باشند. (تنظيم و تلخيص سميهشرافتي)اعتياد يك بيماري مزمن ، ويرانگر خانواده و اجتماع و مخرب ترين عامل برايروح و روان آدمي است. در واقع اعتياد بلاي خانمان سوز و ناگوار و داراي اثراتسياسي، اجتماعي، اقتصادي و اخلاقي است. اعتياد علاوه بر متلاشي كردن كانون خانوادهسبب ناكامي زندگي و تمايل به خودكشي و مرگ در فرد معتاد نيز مي شود. اعتياد يكپديده زيستي است كه به بدن امكان مي دهد خود را تدريجاً با پاره اي مواد سمي سازشدهد و مصرف روزمره اين مواد را كه براي يك موجود زنده كشنده است تحمل كند. يكروان شناس، به اعتياد به عنوان يك عمل اكتسابي يا نوع مكانيسم دفاعي نظر مي كند ومواد مخدر را به عنوان تقويت استعمال اين مواد، يا تسكين موقتي تنش و اضطراب در نظرمي گيرد. يك جامعه شناس در اين زمينه در پي تشخيص عوامل اجتماعي استعمال مواد مخدر،فشارهاي وارده به جوانان از ناحيه دوستانشان و ماهيت محيطي است كه زمينه سازاستعمال اين مواد مي شود. او استدلال مي كند كه معتاد شدن يعني پذيرفتن و اتخاذ يكنقش اجتماعيشرايط نابسامان خانوادگي و عدم رابطة صحيح والدين و حتي فقدان يكي از والدين موجب منحرف شدن جوان از روند بهنجار جامعه مي گردد. مطالعات اجتماعي حاكي از آن است كه ميزان گرايش جواناني نابسامان كه متعلق هستند به گروهها و افراد كجرو و به طبع آن ابتلا به اعتياد و انحرافات ديگر، بيش از جوانان خانواده هاي سالم است. بنابراين والدين از عوامل مهمي هستند كه مي توانند به فرد كمك كنند تا از عهدة آنچه لازمة مستقل شدن است برآيند و تبديل به بزرگسالي توانا و متكي به خود و داراي تصوير مثبت از خود و توانايي خود شود(قنبرپور،1379، ص 20). در مورد اعتياد به مواد مخدر در خانواده ها مي توان عنوان نمود كه شرايط خانوادگي ممكن است موجب اعتياد و آلوده شدن گردد، و در مورد جلوگيري از استعمال آن بايد عنوان نمود كه نتيجة مثبت هنگامي به بار خواهد آمد كه فرزندان در خانواده احساس عشق و امنيت كنند و در پناه محبت والدين قرار گيرند
1-خانواده را بايد كانون مهر و محبت كرد تا فرزندان هميشه جذب آن شوند؛ فرار كودكان از بعضي خانواده ها به علت جذاب بودن آن و سردي كانون خانوادگي است.
2-بايد در خانواده ، انضباط مستمر و عادلانه اي برقرار باشد.
3-بايد فضاي بازتري براي ابراز احساسات و نمود افكار فرزندان در خانواده ايجاد كرد.
4-بايد فرصت هاي مناسبي براي تجربيات موفقيت آميز در منزل و مدرسه براي كودكان فراهم شود.
5-بايد تلاش كرد تا يك محيط خانوادگي با ثبات به وجود آيد.
6-پدران و مادران بايد خود را به عنوان الگويي از فعاليت و مقاومت در برابر ناملايمات به فرزندان معرفي كنند.
7-در برابر اشتباهات فرزندان بايد صبور بود.
8-بايد تازه ترين و دقيق ترين اطلاعات را دربارة موضوعات مختلف اجتماعي از قبيل: مسائل جنسي، مواد مخدر، جرائم و خلافهاي قانوني در اختيار فرزندان گذاشت؛ زيرا كه ممكن است نسبت به اين مشكلات بي توجه يا هراسان باشند. يا تحت تأثير بدآموزي هاي خارج از محيط خانواده گمراه شوند(لياقت،1366، ص 41و42).
.
خانواده هایی که در اعتیاد فرزندان نقش دارند:
-خانواده های از هم گسیخته:
خانواده های از هم گسیخته خانواده هایی اند که پدر یا مادر و یا هر دوی آنها به علت غیبت طولانی، طلاق یا مرگ نزد فرزندان خود نباشند و یا کودکان شاهد مشاجرات ،منازعات و هتک حرمت والدین خود باشند. پژوهشهای مختلف نشان میدهد که افراد معتاد بیشتر از میان خانواده های از هم گسیخته اند. وقتی محیط خانواده گرم و کانون مناسبی برای زندگی نباشد نوجوان سعی میکند بیشترین اوقات خود را خارج از خانواده بگذراند و در محیط خارج نیز شکارچیانی مترصد شکار این افرادند فراوان اند .
-خانواده های سخت گیر و مستبد:
در این خانواده ها معمولا والدین حالات روانی و عاطفی مطلوبی ندارند و به نیاز های طبیعی و ظروری فرزندان خود بی اعتنا هستند و کوچکتربن توجهی به خواسته ها ، نظر ها ، ایده آلها و عقاید آنها ندارند . روابط اینگونه والدین با فرزندان خود بسیار نا مطلوب و دور از مهر و محبت است.سختگیریها ، خشونتها ، سرزنشها و تحقیر های آنان اثرهای مخرب و جبران ناپذیری در ساختار شخصیتی کودک و نوجوان باقی میگذارد و احساس حقارت و بی کفایتی ،ترس از انزوا و گوشه گیری ، ناتوانی در برقراری روابط عاطفی و اجتماعی ،ناسازگاری ،پرخاشگری ،چه بسا زاییده ی رفتار های نسنجیده و نابخردانه والدین است .این حالات روانی همان زمینه های مناسبی است ه سبب اعتیاد به مواد مخدر می شوند.
-خانواده های سهل انگار:
در این خانواده ها والدین به کودک و نوجوان خود آزادی کامل میدهند و هیچ نظارت و نفوذ بر او ندارند. فرزندان آنان آزادند که هر عملی دلشان می خواهد انجام دهند بدون آنکه مانعی پیش رو داشته باشند . اتخاذ چنین روشی ممکن است یا به علت مشغله و گرفتاری های والدین باشد یا نا آگاهی و بی تفاوتی و ضعف شخصیت آنان. با چنین شیوه ی تربیتی فرزندان کمتر با مفاهیم خوب و بد ، زشت و زیبا ،پسندیده و ناپسند آشنا میشوند. و در نتیجه رشد شخصیت آنان دچار اختلال میشود ، اینگونه افراد چون در زمان کودکی و نوجوانی امیال و خواسته هایشان بی چون و چرا ارضا شده است و کمتر مزه ی تلخی ها و محرومیتها را چشیده اند و ورزیدگی لازم را برای مواجهه با مسائل و مشکلات زندگی ندارند ،بهترین راه را برای گریز از مشکلات پناه بردن به مواد مخدر میدانند.
-خانواده های معتاد:
در خانواده هایی که پدر ،مادر یا هر دوی آنها معتاد باشند و کودکان هر روز شاهد کشیدن تریاک و مصرف مواد مخدر والدین حود باشند،زمینه مناسبی برای ابتلای فرزندان فراهم میشود.چون واکنشهای اجتماعی هر فرد خانواده در اثر تکرار تثبیت و برای دیگر اعضای خانواده معتاد عادی میشود و عادی شدن مصرف مواد مخدر به آسانی در گرایش اعضای دیگر خانواده به اعتیاد کمک میکند،البته گاهی والدین معتاد به مواد مخدر در فرزندان تاثیر منفی میگذارند و ممکن است آنا را برای همیشه از مصرف مواد مخدر بیزار گریزان کند.
-خانواده های منفعل:
جامعه شناسانی که به مطالعه تغییرات شرایط زندگی اجتماعی- اقتصادی معاصر پرداخته اند بر این باورند که تحول ساختار خانواده به سمت خانواده مشهور به همه سالار پیش میرود.خانواده همه سالار خانواده ای است که در آن پدر و مادر متفقا به حل مشکلات خانواده میپردازند بدون اینکه هیچ کدام بخواهد بر دیگری تسلط یابد.در این خانواده تقسیم کار بدون هیچ پیشداوری انجام میشود و وظایف یکی مکمل وظایف دیگری است.در خانواده های همه سالار،از نوع فعال،زن و شوهر عملا مسئولیتهای مختلف خود را با یکدیگر تقسیم میکنند.ودر خانواده های منفعل زن وشوهر برای اجتناب از حل مشکلات و فرار از مسئولیت با یکدیگر توافق میکنند.روشن است که در خانواده منفعل نامناسبترین شرایط برای الگوبرداریهایی که کودک یا نوجوان نیاز دارد بروز میکند و مانع تحول مطلوب باخت شخصیتی میشود.چنین خانواده هایی اجبارا در زندگی به راه حلهای خارجی و سحر آمیز وابسته میشوند و در نتیجه نوعی آمادگی قبلی برای انواع مختلف وابستگی،در کودکی که در این محیط پرورش یافته است،پدید می آید.نخستین برخورد با یک دوست وابسته به دارو به احتمال زیاد جرقه ای برای آغاز وابستگی دارویی است.
عوامل موثر بر آمادگي فرزندان نسبت به پذيرش اعتياد
علل گرايش به اعتياد
علل گرايش به مواد مخدر و داروهايروان گردان و وابستگي به آنها از ديدگاه هاي مختلف عبارتند از: معاشرت با دوستانمعتاد و منحرف، طرد شدن از جانب اطرافيان به خاطر تخلفات جزئي، عدم تفريحات سالم،دسترسي آسان به مواد مخدر در جامعه، بي نظمي جامعه، داشتن زمينه ارثي، درد يابيماري جسمي، فقر و بحران هاي اقتصادي. همچنين انواع افسردگي، انحرافات جسمي،ناپايداري عاطفي و احساسي، اضطراب، سرخوردگي و... نيز باعث مي شوند فرد به سوياستفاده از اين مواد گرايش بيشتري پيدا كند. نقش همسالان و لزوم توجه والدين هم سن و سالان و همكلاسان نوجوان مي توانند نقشمهمي در معتاد شدن يا نشدن فرد ايفا كنند. به همين خاطر نظارت بر اين گروه و توجهداشتن والدين كمك بزرگي در حفظ سلامت رواني فرزندان و مبارزه با اعتياد خواهد داشت. گرايش بيشتر جوانان به طرف دوستان و هم سن و سالان تا حد بسياري ناشي از دريافت كمعاطفه در درون خانواده است و همين باعث مي شود كه نوجوان به دنبال عوامل معجزه گريبگردد كه بتوانند مشكلاتش را كاهش دهند. براي همين هر راه حلي كه از جانب هم سالانشپيشنهاد مي شود، قبول مي كنند و همه چيز از همين جا شروع مي شود. معرفي مواد مخدرتوسط دوستان به فرد مهم ترين دليل گرايش فرزندان به سوي مواد مخدر است براي همين ازهمان ابتدا بايد مهارت هايي را در آنها ايجاد كرد كه كمترين آن نه گفتن در برابروسوسه ها و تقاضاي اطرافيان از سوي جوان است مبتکر طرح «مثلث خانواده، مدرسه و اجتماع» آقاي احسان کاشي در گفتوگوبا ايسنا عنوان كرد:: خانواده تا 65 درصد در پيشگيري از اعتياد فرزندانموثر است طبق آمار مستند بهدست آمده از انجام پژوهشهاي خوشهاي در بيش از 50 انجمن اوليا و مربيان مدارس شهرتهران و انجام مقايسه تطبيقي با حدو پنج کشور منطقه و اروپايي، خانوادهها تا بيشاز 65 درصد در پيشگيري از اعتياد فرزندان نقش آفرينند.
وي تاکيد کرد: بر اساس اين مثلث که به بررسيالگوهاي رفتاري فرزندان خانوادههاي ايراني اختصاص دارد، آسيب ديدگان اجتماعي،قرباني رفتارهاي ناسالم خانواده، مدرسه و اجتماع هستند که در اين ميان نقش خانوادهوي به افزايش 14 درصدي کشت مواد مخدر در افغانستان و رسيدن ميزان کشت اين مواد دراين کشور به هشت ميليون و 200 هزار تن طبق آمار 2007 UNODC، اشاره و اظهار کرد: درحال حاضر 509 هزار خانوار از طريق کشت مواد مخدر ارتزاق ميکنند و اگر چه در ايرانکسب درآمد از اين طريق رواج ندارد، اما بايد به کاهش درآمدزايي خانوادگي، از راهخريد و فروش مواد مخدر به ويژه در استانهاي آسيب خيز کشور توجه شود. وي همچنين با تاکيد بر اين که تاثير خانوادهها حتياز گروه همسالان در محيط اجتماعي نيز در پيشگيري اعتياد فرزندان موثرتر است، افزود:جمعيت تولدي ديگر، با برگزاري پنج همايش آسيب شناسي خانواده در تلاش است، تا اينباور نادرست را از خانوادهها بزدايد که فرزندان تنها تا زمان رفتن به دانشگاه و يااشتغال، نياز به تربيت و دريافت الگوهاي اثربخش رفتاري دارند؛ چرا که اهميت تبيينالگوهاي رفتاري مناسب براي فرزندان تازه از دوران بلوغ به اوج خود ميرسد. عوامل اجتماعي و خانوادگي:
1-معاشرت با دوستان ناباب
يکي از عوامل مهم آلودگي به مواد مخدر و استفاده نا بجا از آن،معاشرت و ارتباط با دوستان و همسالان ناباب و نالايق است.در تحقيقات و نظرسنجي هاي به عمل آمده از معتادان به مواد مخدر اين نتيجه به دست آمده است که بيش از 60% از آنان علت شروع به استفاده نابجا از مواد مخدر را معاشرت با دوستان ناباب ذکر کرده اند .
انتخاب دوست و همنشين همواره يکي از مهمترين و سرنوشت سازترين انتخاب هاي بشر بوده است . تاثيري که دوستان بر ساختار شخصيت انسان دارند ، از ديگر عوامل شکل گيري شخصيت ، کمتر نيست ، اين تاثير گذاري در دوره نوجواني به حد اعلاي خود مي رسد .
ارتباط با افراد بدخواه و دوستان نادان يا مغرض ، آدمي را به تباهي و فساد مي کشاند . حضرت امام صادق ( ع ) مي فرمايند « شايسته نيست که فرد مسلمان با افراد مفسد دوست شود چراکه فرد فاسد کارهاي ناشايست خود را براي انسان زيبا جلوه مي دهد . دوست دارد که همه را مانند خودش ، آلوده کند نه در کارهاي دنيايي و نه در موارد آخرتي ، يار انسان نيست و رفت آمد با او ، حاصلي جز بدنامي ندارد . »
2-بيکاري
داشتن يک شغل و کار مناسب ، ازطرفي حق طبيعي هر انسان است و از طرف ديگر مي تواند دين خود را به اجتماع ادا نمايد . کار و فعاليت اجتماعي نقش مؤثري در ترتيب و تکوين شخصيت او دارد . کار از طرفي ساخته انسان است و از طرف ديگر سازنده انسان . داشتن شغل و کار باعث مي شود که :
1-انرژي هاي متراکم و انباشته شده در درون انسان به نحو مطلوب مصرف شود .
2-وسيله اي براي ايجاد روابط با هم نوعان باشد
3-فرد به عنوان جزئي از پيکره جامعه قلمداد شود .
4-فرد به خود محک بزند قابليت ها و استعدادها و نقاط قوت و ضعف خود را بشناسد .
5-فرد به عنوان عضو مستقل و فعال و سازنده جامعه تلقي شود .
6-شخصيت تازه اي پيدا كند . حتي طرز صحبت كردن و لباس پوشيدن او تغيير نمايد . در خود احساس نشاط كند ، وجدان او راضي و آرام باشد .
اما فردي كه بيكار است هيچكدام از امتيازات فوق را ندارد ، احساس حقارت و زبوني مي كند خود را سربار ديگران مي داند . دائماً در اوهام و خيالات باطل غرق است . احساس زيادي بــودن و ســرخوردگي ميكند . از وابستگي و محتاج بودن رنج مي برد .آينده خود را مبهم مي داند به خود جرأت تشكيل زندگي مشترك را نمي دهد . مجموعه اين عوامل دست به دست هم داده و زمينه مساعد براي فرار از واقعيت ها و دست زدن به كارهاي خلاف و آلوده شدن به انواع انحرافات را فراهم مي سازد.
پاسكال هم گفته است :
«مصدر كليه مفاسد فكري و اخلاقي ، بيكاري است . هر كشوري كه بخواهد اين عيب بزرگ اجتماعي را رفع كند بايد مردم را به كار وادارد تا آن آرامش عميق روحي كه عده معدودي از آن آگاهند در عرصه وجود افراد برقرار شود.» حداقل دو عامل است كه رابطه اعتياد و بيكاري را توجيه مي كند :
1-احساس زبوني و پوچي و بيهودگي و افسردگي و حقارت ناشي از بيكاري
2-گذراندن اوقات و رفت و آمد در قهوه خانه ها و سرگذرها و خيابان هاي شلوغ و ...
3-دسترسي آسان به مواد مخدر
يكي از عواملي كه زمينه كامــلاً مساعدي برا ي سوء مصرف و اعتياد به مواد مخدر را فراهم مي سازد سهل الوصول بودن و فراواني و ارزاني مواد مخدر است .
در آمريكا ثابت شده است كه در زمان قانوني بودن «سيگار حشيش» درصد معتادين بسيار بالا بوده است و يا در كشور نپال كه مصرف حشيش و ماري جوانا و هروئين آزاد است بالاترين رقم جذب توريست جوان را از جوامع صنعتي غرب دارا مي باشد .
در آمريكا كاركنان گروه پزشكي در اعتياد به برخي از مواد مخدر سهم عمده اي دارند چون خيلي راحت تر و ارزان تر از ديگران مي توانند به اين مواد دسترسي بيابند . طبق گزارش كميسيون موادمخدر از هر يكصد پزشك يك نفر به مواد آرام بخش معتاد است . در حالي كه بين مردم عادي اين نسبت به هر سه هزار نفر به يك نفر مي رسد . در انگلستان 17% پزشكان به مواد آرام بخش اعتياد دارند .
در كشور ما در حال حاضر به دليل همسايگي با افغانستان و ميزباني آوارگان و مهاجران اين كشور ، دسترسي به مواد مخدر بسيا رآسان و ارزان است . براساس برخي از گزارشات ، ارزش ريالي هر كيلوگرم ترياك در مرز افغانستان دو تا سه هزار تومان است يعني از قيمت برخي از ميوه ها كمتر است . در افغانستان سالانه هزاران تن از اين مواد توليد و قسمت عمده آن سرازير كشورمان ميگردد .
اثر اعتیاد بر خانواده:
محققان اجتماعی،خانواده را بنیاد و هسته اصلی رفتار های جمعی و بطور کلی شخصیت اجتماعی فرد میدانند. برخی معتقدند که تاز علت های اصلی اعتیاد،متزلزل بودن روابط خانوادگی و فقدان نگرش های معقول در خصوص این موضوع است. اولین ضربه های اعتیاد بر پیکر خانواده وارد میشود .اعتیاد،خانواده فرد را متزلزل و فرزندان و سرنوشت آینده آنان را به مخاطره می اندازد.سوغات اعتیاد برای خانواده،چیزی جز پریشان حالی و نگرانی نیست.خوشی و شادمانی از خانواده معتاد رخت بر میبندد و شیرازه زندگی را از هم میپاشد.مهمترین تاثیر اعتیاد بر خانواده از بین رفتن کنترل،نظم و انضباط و بوجود آمدن هرج و مرج و بی بندوباری است و بی بندوباری نیز زمینه ساز و فرصتی است برای فساد.
اعتیاد یکی از لکه های ننگ و داغی است که بر پیشانی گروهی از انسانهای منحط زده شده و وجودشان را مایه شرمساری انسانها ساخته است. این امر زاییده هوس مندی ها،چاره جویی ها برای درمان درد درونی،خوشگذرانی ها،معاشرت های ناباب و زمانی هم با دستیاری و کمک عوامل استعمار است در نزد بسیاری از افراد رواج دارد و حیات شخصی و اجتماعی آنها را بر باد داده و خانواده و فرزندانشان را دستخوش نابسامانی می سازد. انگیزه اعتیاد هر چه باشد و فرم و صورت آن به هر گونه ای که باشد،خواه از مواد مخدر،خواه از الکل،و خواه از دیگر امور،باید گفت که آن عاملی برای زوال خانواده ها و از عوامل جرم زاست.موضوع اعتیاد به هرگونه ای که باشد سبب زوال،گرفتاری نسل و سقوطشخصیت معتاد و کلا نابسامانی خانواده است.بلوغ عاطفی را دچار مخاطره ساخته و از انسانی که قادر است اوج گیری عروج کند فردی میسازد زبون،درمانده،ناتوان در اداره ی خود و زندگی خویش،دور از احساس مسوولیت بی تفاوت در برابر وقایع و امور و نیز حوادثی که در دورو برش میگذرد.
امر اعتیاد برای خود فرد یک مسئله است و برای خانواده ی او مسئله ای دیگر.او نه تنها وجود خود را که سرمایه ای عظیم برای جامعه میتواند باشد به خطر می اندازد بلکه روزگار همسر و فرزندان را به تباهی می کشاند.اهم عوارضی که به خاطر اعتیاد گریبانگیر خانواده میشود عبارتنداز:
1)سردی کانون:خانه معتاد خانه ای سرد و بی رونق است،و گرمی و حرارتی در آن به چشم نمی خورد.زن و شوهر نسبت به هم احساس بیگانگی دارند هم بدان خاطر که معتاد فقط متوجه خود و دنیای خویش و از دیگران بیگانه است و هم بدان علت که عمل او مورد اعتراض همسر و مورد درگیری انتقاد است.این سردی از جهت دیگری هم به چشم می خورد و آن ضعف اقتصادی خانواده و علت از میان رفتن توان کار و تلاش است.هر چه که تولید میشود صرف تهیه مواد میگردد.در نتیجه هزینه های ضروری خانواده فرو میماند.در جهت سوم توجه به آینده چنین زندگی،شادابی و نشاط را از افراد می ستاند و خشونت و خوی حیوانی وارد عرصه حیات میگردد.
2)تاثیر منفی بر نسل:پدر یا مادر معتاد دو گونه تاثیر بر نسل میگذارد:یکی تاثیر وراثتی و آن تاثیر محیطی.در جنبه ی وراثت باید گفت فساد جسمی و روانی معتاد،مخصوصا معتادان به مواد مخدر و الکل از راه وراثت به به فرزندان منتقل میشود و زمینه را برای گرفتاری آنها فراهم میکند،بخشی از نقص عضوهای مادرزادی،عقب ماندگیهای ذهنی باشی از اعتیاد به الکل یا دیگر مواد است.فرزندان الکلیک غالبا از لحاظ بدنی ضعیف،علیل،گرفتار عوارض ناشی از اختلال در غده تیرویید،انحراف در ستون فقرات،و عدم رشد روانی و...میباشد.از لحاظ محیطی تکلیف روشن است چه محیط رحم برای مادران معتاد و چه محیط خارج رحم برای پدر و مادر،میدانیم کودک در محیط رنگ میگیرد و در آنجا ساخته م نظرات شما عزیزان: [ سه شنبه 21 تير 1390
] [ 13:21 ] [ میر محسن محمودی ] |
|