روزگاری

آموزش پیش از ازدواج‘ خانواده‘ مهارتهای زندگی‘ وغیره
آموزشی
نويسندگان
جدیدترین مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان آموزش پیش از ازدواج‘ خانواده‘ مهارتهای زندگیو آدرس mahmoodi.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





كيست كه به خدا وام نيكو دهد؟



كيست كه به خدا وام نيكو دهد (و از اموالي كه به او ارزاني داشته انفاق كند) تا خداوند آنرا براي او چندين برابر كند، و براي او اجر فراوان پرارزشي است                                         . سوره حدید


همزمان با سایر اقصی نقاط ایران اسلامی هر ساله این شهرستان نیز با زحمات خیرین و صادقین بی طمع و با فداکاری در راه و برای رضای خدا این جشن را در گروه های مختلف برگزار می نمایند و از طرفی چندین صندوق قرض الحسنه و کمک رسانی بلا عوض با همت خیر اندیشان و نیکنامان گمنام احداث که با این اقدام خود سعی بر آن نموده و می نمایند که به کلام الهی و سیره ائمه اطهار علیهم السلام عملا و عینا تحقق یافته و آبروی آبرومندان حفظ گردد هر چند که از اوصاف اینها دل و زبان عاجز بوده و پاداش حقیقی با ایزد منان خواهد بود که در این زمینه و جهت روشن تر شدن مطلب مقاله زیر را جهت تقدیم به نیک اندیشان واقعی در جامعه تقدیم می دارد
جشن نیکو کاری از منظر قران و احادیث
باعنایت به اینکه این قبیل اعمال فرصتهای طلائی بوده که ایزد منان در اختیار دوستداران حقیقی اش قرار داده واز طرفی روش وسیره ائمه اطهار علیهم السلام اجمعین بوده وچون انسان در جهت ترقی انسانیت جهت رسیدن به کمال معنویت که همان معرفت خدایی است میباشد ودر این راستا برای رسيدن به بلندای عزت و آسايش دنيا و آرامش عقبی در گرو گشودن آغوش خدمت و رحمت به سوی بی ‌پناهان و نيازمندان مالی است که نگين درخشان اين حلقه خدمت(کمیته های خدمت رسانی)، کشيدن دست پر مهر و نوازش بر سر يتيمان و نشاندن لبخند اميد و نشاط بر لب‌های آنان می‌باشد.
ما در اين راه به دامان پر فيض بهترين و زيباترين و خالصانه‌ترين الگو و نمونه محبت و مهرورزی به يتيمان، يعنی مولای متقيان حضرت امام علی (ع) و تمسک به آيات مطهر قرآن در محضر با عظمت پروردگار چشم انتظار توفيق خدمت در اين راه پر خير و برکت هستيم.
سوره بقره83
و [اى پيامبر] يادآور باش زمانى را كه از فرزندان اسرائيل قول گرفتيم و فرموديم: «جز خداى يگانه را نپرستيد، به پدر و مادر و خويشاوندان و يتيمان و بينوايان نيكى كنيد و با مردم سخن خوش و نيكو بگوييد، نماز را برپاداريد و زكات بدهيد.» سپس جز عدّه‏ى كمى از شما [قوم يهود]، معترضانه سرپيچى و نافرمانى كرديد و از وفاى به عهد الهى رويگردان شديد.
 سوره بقره 177
تنها علامت نيكويى، اين نيست كه روى خود را در نماز به سوى مشرق يا مغرب بگردانيد بلكه نيكويى و پرهيزكارى واقعى در اينست كه انسان به خدا و روز قيامت و فرشتگان و كتاب آسمانى و پيامبران ايمان داشته باشد و مال و متعلّقات خود را با وجود آنكه به آنها علاقمند است [در راه خدا] براى خويشاوندان و يتيمان و بينوايان و در راه ماندگان و گدايان و آزاد كردن بردگان صرف كند، نماز بر پاى دارد و زكات بپردازد و چون عهد ببندد به عهد خويش وفادار بماند و در تنگدستى و مصائب و بخصوص در هنگام جنگ شكيبا باشد. چنين كسانى [در ادّعاى ايمان به خداوند و عمل به فرامين الهى‏] راست گفته‏اند و پرهيزكاران واقعى هستند.

 سوره فجر آیات) 17 و 18(
.
نه! خداوند به شما كم لطف نيست ولى اين وضع به دليل آن است كه شما به يتيمها احترام نمى‏گذاريد و محبّت نمى‏كنيد و احكام خداوند را درباره‏ى ارث يتيم رعايت نمى‏كنيد و يكديگر را بر اطعام فقيران ترغيب و تشويق نمى‏كنيد. خداوند در سوره بقره ( آیه ی ۲۶۲ ) می فرمایند :

« کسانی که مالهای خود رادرراه خداانفاق کنند وازپی انفاقی که کرده اندمنتی ننهند و نرنجانند مزد  آنان  نزد  پروردگارشان  است  نه  بیمی  بر  آنهاست  و  نه

اندوهگین شوند »

  خداوند در سوره بقره ( آیه ی ۲۶۱ ) می فرمایند :

« داستان آنان که مالهای خویش را در راه خدا انفاق می کنند  داستان دانه ای است که هفت خوشه برویاند و در هر خوشه صددانه باشدوخداهرکه راخواهد فزونی دهد و خداوند فراخی بخش و داناست »

 خداوند در سوره لقمان ( آیه ی ۲۲ ) می فرمایند :

« هرکس دین وعمل وطاعت خودرابرای خداخالص گرداندونیکوکارباشدپس براستی به دستاویز محکم چنگ زده است وبازگشت کارها به سوی خداست »


اما بهتر است که بااین واژه «احسان» بهتر آشنا شویم. احسان از ريشه «حُسن» به معناي زيبايي و نيكي مي‌باشد كه در قرآن در سه معنا به كار رفته است: ‌1ـ تفضّل و نيكي به ديگران، 2ـ انجام و سر و سامان دادن به امور و كارها به وجه نيكو و كامل، 3ـ انجام اعمال و رفتار صالح. احسان در اين كاربرد تقريباً مترادف با تقوا و پرهيزكاري است. از بررسي موارد كاربرد واژه «محسن» و مشتقاتش در قرآن، استفاده مي‌شود كه اين واژه داراي دو معني و كاربرد است: 1ـ‌ نيكي و خير رساننده به ديگران، 2ـ انجام ‌دهنده اعمال و رفتارهاي صالح و نيك. مقام محسنان در اين كاربرد از برخي مقامات متقيان برتر است، و به طور كلي اين واژه در اين معني و كاربرد خود بيشتر به كساني اطلاق شده كه از ايماني راسخ و ثبات قدم در راه ايمان و انجام تكاليف الهي برخوردار بوده‌اند.وآنچه که مسلم است اینکه انسان در راه دوست از بهترینهایش باید بگذرد ودروغ میگوید کسی که ادعا میکند جانم را فدای دوست میکنم ودرراه او نثار جان میکنم .اگر از پولش نگذرد .انسان درراه دوست که در اینجا هدف از دوست (خالق) میباشد نگذرد آیا میتواند کسی که درابتدای امتحان تجدیدی بیاورد درامتحان الهی قبول گردد؟
اینک خاطر شما را به نمونه های بارز از فرمایشات گهر بار مولای بی کسان حضرت امام علی ع در مورد احسان و بخشش و نیکوکاری معطوف و امید بذل توجه از شیعیان آن راد مرد را داریم ..
امیرالمومنین علی (ع) فرمودند :

« کار نیک به جا آورید، و آن را هر مقدار که باشد کوچک نشمارید ، زیرا کوچک آن بزرگ،واندک آن فراوان است،وکسی ازشما نگوید که :دیگری در انجام کار نیک از من سزاوارتر است .گرچه سوگند به خدا که چنین است ،خوب و بد را طرفدارانی است که هر گاه هر کدام از آن دو را واگذارید، انجامشان خواهند داد .

و درود خدا بر او، فرمود: ايمان خود را با صدقه دادن، و اموالتان را با زكات دادن نگاه‏داريد، و امواج بلا را با دعا از خود برانيد.


هر کس اندوه و مشکلى را از مومنى بر طرف نماید خداوند در روز قیامت انـدوه را از قلبش بر طرف سازد.(اصول کافى، ج 3، ص 268(

صدقه، خشم پروردگار را فرو می‌نشاند.(کنزالعمال، ح161143 (

هرکس آبروی مؤمنی را حفظ کند، بدون تردید بهشت بر او واجب می شود.(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال(
 

روزی پسرک فقیری زندگی می کرد که برای گذران زندگی و تامین مخارج تحصیلش دستفروشی می کرد. از این خانه به آن خانه می رفت تا شاید بتواند پولی بدست آورد. روزی متوجه شد که تنها یک سکه ۱۰ سنتی برایش باقیمانده است و این در حالی بود که شدیداً احساس گرسنگی می کرد. تصمیم گرفت از خانه ای مقداری غذا تقاضا کند. بطور اتفاقی درب خانه ای را زد. دختر جوان و زیبایی در را باز کرد. پسرک با دیدن چهره زیبای دختر دستپاچه شد و بجای غذا فقط یک لیوان آب در خواست کرد. دختر که متوجه گرسنگی شدید پسرک شده بود بجای آب برایش یک لیوان بزرگ شیر آورد. پسر با تمأنینه و آهستگی شیر را سر کشید و گفت : چقدر باید به شما بپردازم ؟ دختر پاسخ داد : چیزی نباید بپردازی . مادرم به من آموخته که نیکی به دیگران باید بدون هیچ توقع داشتنی باشه. پسرک گفت : پس من از صمیم قلب از شما سپاسگذاری می کنم.

سالها بعد دختر جوان به شدت بیمار شد. پزشکان محلی از درمان بیماری او اضهار عجز نمودند و او را برای ادامه معالجات به شهر فرستادند تا در بیمارستانی مجهز ، متخصصین نسبت به درمان او اقدام کنند.

دکتر هوارد کلی ، جهت بررسی وضعیت بیمار و ارائه مشاوره فراخوانده شد . هنگامی که متوجه شد بیمارش از چه شهری به آنجا آمده برق عجیبی در چشمانش درخشید. بلافاصله بلند شد و به سرعت بطرف اتاق بیمار حرکت کرد . لباس پزشکی اش را بر تن کرد و برای دیدن مریضش وارد اطاق شد . دراولین نگاه او را شناخت. سپس به اتاق مشاوره بازگشت تا هرچه زودتر برای نجات بیمارش اقدام کند. از آن روز به بعد زن را مورد توجهات خاص قرار داد. و سرانجام پس از یک تلاش طولانی علیه بیماری ، پیروزی از آن دکتر کلی گردید. 

آخرین روز بستری شدن زن در بیمارستان بود . به درخواست دکتر هزینه درمان زن جهت تایید نزد او برده شد . گوشه صورتحساب چیزی نوشت. آن را درون پاکتی گذاشت و برای زن ارسال نمود. زن از باز کردن پاکت و دیدن مبلغ صورتحساب واهمه داشت . مطمئن بود که باید تمام عمر را بدهکار باشد . سرانجام تصمیم گرفت و پاکت راباز کرد . چیزی توجه اش را جلب کرد. چند کلمه ای روی قبض نوشته شده بود. آهسته آن را خواند :

بهای این صورتحساب قبلاً با یک لیوان شیر پرداخت شده است.

وقتی سارا دخترك هشت ساله‌ای بود، شنید كه پدر و مادرش درباره برادر كوچكترش صحبت می‌كنند. فهمید كه برادرش سخت بیمار است و آنها پولی برای مداوای او ندارند. پدر به تازگی كارش را از دست داده بود و نمی‌توانست هزینه جراحی پرخرج برادر را بپردازد. سارا شنید كه پدر آهسته به مادر گفت: فقط معجزه می‌تواند پسرمان را نجات دهد

سارا با ناراحتی به اتاق خوابش رفت و از زیر تخت قلك كوچكش را در آورد. قلك را شكست، سكه‌ها را روی تخت ریخت و آنها را شمرد، فقط پنج دلار!


بعد آهسته از در عقبی خانه خارج شد و چند كوچه بالاتر به داروخانه رفت. جلوی پیشخوان انتظار كشید تا داروساز به او توجه كند ولی داروساز سرش شلوغ‌تر از آن بودكه متوجه بچه‌ای هشت ساله شود
دخترك پاهایش را به هم می‌زد و سرفه می‌كرد ولی داروساز توجهی نمی‌كرد. بالاخره حوصله سارا سر رفت و سكه‌ها را محكم روی شیشه پیشخوان ریخت.


داروساز جا خورد، رو به دخترك كرد و گفت: چه می‌خواهی؟
دخترك جواب داد:‌ برادرم خیلی مریض است، میخواهم معجزه بخرم.
داروساز با تعجب پرسید: ببخشید؟!

دخترك توضیح داد: برادر كوچك من، داخل سرش چیزی رفته و بابایم می‌گوید كه فقط معجزه می تواند او را نجات دهد. من میخواهم معجزه بخرم، قیمتش چند است؟!
داروساز گفت: متأسفم دختر جان، ولی ما اینجا معجزه نمی‌فروشیم.

چشمان دخترك پر از
چاپ این صفحه

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ پنج شنبه 11 آبان 1391 ] [ 13:3 ] [ میر محسن محمودی ]

درباره وبلاگ

به وبلاگ خودتان خوش آمدید >mohsen_mir@mihanmail.ir
امکانات وب