سوء استفاده هر رفتاري است كه به قصد ايجاد كنترل و انقياد يك انسان ديگر انجام مي گيرد و مي تواند استفاده از ترس، توهين و تجاوز كلامي يا جسمي را شامل شود. سوء استفاده عاطفي نوعي سوء استفاده است كه ماهيتا عاطفي و هيجان است نه جسمي. سوء استفاده عاطفي هر چيزي را شامل مي شود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پیشگیری نوین، سوء استفاده كلامي و اعمال ظريف تري چون سرزنش و ترش رويي همه مثال هايي از سوء استفاده عاطفي هستند. سوء استفاده عاطفي مثل شست و شوي مغزي است كه در آن به طور منظم اعتماد به نفس، ارزش شخصي، اعتماد به دريافت هاي شخصي و خود پنداره افراد تخريب مي شود. سوء استفاده عاطفي چه به وسيله زخم زبان و تحقير مداوم انجام گيرد و چه به وسيله تشر زدن يا تحت عنوان راهنمايي، آموزش و پند، نتيجه هميشه يك سان است.
در واقع سوء استفاده شونده، هويت و ارزش شخصي خود را از دست مي دهد. سوء استفاده عاطفي به هسته دروني شخص آسيب وارد مي كند، زخم هايي ايجاد مي كند كه عميق تر و مزمن تر از جراحت هاي بدني است.
انواع سوء استفاده عاطفي
سوء استفاده عاطفي اشكال مختلفي دارد. سه الگوي عام رفتار سوء استفاده گرايانه عبارتند از: پرخاشگري، انكار و ناچيز شماري.
پرخاشگري
- بد زباني، متهم سازي، سرزنش، تهديد و دستور دادن، شكل هاي پرخاشگرانه سوء استفاده مي باشند. رفتارهاي پرخاشگرانه معمولا مستقيم و آشكار هستند. مقام بلامنازعي كه سوء استفاده كننده از طريق بي اعتبار ساختن سوء استفاده شونده به دست آورد تعادل و خود مختاري حاكم بر روابط سالم بزرگسالي را از بين مي برد. اين الگوي ارتباطي والد - كودك (كه شايعترين شكل سوء استفاده كلامي است) زماني به آشكارترين وجه، خود را نشان مي دهد كه سوء استفاده كننده وضع و حالت پرخاشگرانه به خود ميگيرد.
- سوء استفاده پرخاشگرانه گاه مي تواند شكل غير مستقيم به خود بگيرد و حتي با رفتار "ياري كردن" خلط شود. انتقاد، نصيحت، ارائه راه حل ها، موشكافي، استنطاق و پرسش از يك شخص ديگر مي تواند تلاش هاي صادقانه براي كمك تلقي شود ولي در برخي موارد اين رفتارها تلاشي در جهت تحقير و كنترل يا خوار سازي است نه كمك. سوء استفاده كننده وقتي مي گويد " من اين را بهتر از همه مي دانم " در لحن او قضاوت پنهاني است كه براي آن موقعيت نامناسب است و در روابط هم سطح، نابرابري ايجاد مي كند.
انكار
- سوء استفاده كننده به منظور تحريف يا تكذيب دريافت هاي سوء استفاده شونده از جهان بي اعتبار سازي را به كار مي بندد. بي اعتبار سازي وقتي رخ مي دهد كه سوءاستفاده كننده از قبول واقعيت امتناع مي ورزد و آن را نمي پذيرد. براي مثال اگر سوء استفاده شونده اظهار دارد كه سوء استفاده كننده به او توهين كرده است سوء استفاده كننده مصرانه مي گويد "من هرگز اين كا را نكردم"، "من نمي دانم تو درباره چه صحبت ميكني" و...
- مضايقه كردن يك شكل ديگر انكار كردن است و شامل امتناع از شنيدن، امتناع از رابطه برقرار كردن و قهر كردن مي شود. اين شيوه انكار، گاه " اصلاح از طريق سكوت " خوانده مي شود.
- مقابله كردن زماني اتفاق مي افتد كه سوء استفاده كننده شخص تحت سوء استفاده را بخشي از خود تلقي مي كند و هر نظر يا احساسي را كه بين آنها تفاوت ايجاد مي كند انكار مي كند.
ناچيز شماري
- ناچيز شمردن شكل افراطي انكار است. در اين شيوه سوء استفاده كننده حادثه اي را كه اتفاق افتاده انكار نمي كند ولي تجربه يا واكنش عاطفي سوء استفاده شونده را در قبال آن حادثه زير سؤال مي برد. عباراتي چون " تو بيش از حد حساس هستي "، " تو خيلي اغراق مي كني " يا " تو از كاه كوه مي سازي " همگي بيانكننده اين نكته هستند كه عواطف و دريافت هاي سوء استفاده شونده معيوبند و نبايد به آنها اعتماد كرد.
- ناچيز شماري زماني رخ مي دهد كه سوء استفاده كننده مي گويد آنچه شما انجام داده ايد يا گفته ايد، نامربوط و بي اهميت است. اين فن شكل ظريف ناچيز شماري است.
انكار كردن و ناچيز شماري، آسيب زننده هستند. اين دو روش علاوه بر پايين آوردن عزت نفس، ايجاد تعارض و نامعتبر ساختن واقعيت، احساسات و تجارب، در واقع مي توانند دريافت ها و تجربه عاطفي شما را زير سوال ببرند و بي اعتبار سازند.
درك روابط سوء استفاده گرانه
هيچ كس نمي خواهد در يك رابطه سوء استفاده گرانه قرار گيرد ولي افرادي كه از سوي والدين يا اشخاص مهم ديگر مورد سوء استفاده كلامي قرار مي گيرند اغلب خودشان در مقام يك بزرگسال در موقعيت هاي مشابه، سوء استفاده گرانه عمل مي كنند.
اگر والدين بر تجارب و هيجانات شما نام بگذارند و درباره رفتارهاي شما داوري كنند شما ياد نمي گيريد معيارهاي خاص خودتان را شكل دهيد، ديدگاه خاص خودتان را بپرورانيد و بر احساسات و دريافت هاي خود متكي باشيد.
در نتيجه وقتي يك سوء استفاده كننده عاطفي در برابر شما شكل و حالت يك كنترل كننده را مي گيرد همان احساسات پيشين و حتي آرامش بخش به شما دست مي دهد هر چند چنين احساساتي مخرب هستند.
افراد مورد سوء استفاده قرار گرفته اغلب گرفتار احساساتي چون ناتواني، آزار، ترس و خشم هستند.
نكته طنز آميز اين است كه سوء استفاده كننده ها هم گرفتار همين احساسات هستند. خود سوء استفاده كننده احتمالا در يك محيط عاطفي سوء استفاده گرانه بار آمده و در چنين محيطي است كه آنها سوء استفاده گري را به عنوان شيوه مقابله با احساسات ناتواني، آزار، ترس و خشم خود انتخاب مي كنند.
در نتيجه سوء استفاده كننده ها به سوي اشخاصي جذب مي شوند كه خودشان را ناتوان و درمانده مي يابند، كساني كه ياد نگرفته اند براي احساسات، دريافت ها يا ديدگاه هاي خود ارزش قائل شوند، چنين واكنش هايي به سوء استفاده كننده ها اجازه مي دهد تا احساس امنيت و كنترل بيشتري كنند و از مقابله با احساسات و دريافت هاي خود اجتناب كنند.
نخستين گام به سوي تغيير، شناسايي الگوي روابط شما مخصوصا با اعضاي خانواده و ساير اشخاص مهم است. فقدان صراحت و وضوح در نوع رابطه اي كه شما با اشخاص مهم برقرار مي كنيد مي تواند به شيوه هاي مختلف خود را نشان دهد.
براي مثال، ممكن است در برخي موارد به عنوان يك سوء استفاده كننده عمل كنيد و در برخي موارد ديگر به عنوان يك سوء استفاده شونده. شناخت خود و درك گذشته خود مي تواند از ايجاد مجدد روابط سوء استفاده گرانه در زندگي شما پيشگيري كند.
آيا شما از خود سوء استفاده مي كنيد؟
معمولا به اشخاصي كه مطابق انتظار ما رفتار مي كنند اجازه ورود به زندگي خود را مي دهيم. اگر در خود احساس حقارت و اهانت كنيم دوستان يا اشخاصي را در زندگي انتخاب مي كنيم كه اين احساسات را در ما برانگيزند.
اگر برخورد منفي ديگران را تحمل مي كنيم يا با ديگران برخورد منفي مي كنيم، ممكن است با خود نيز به شيوه يكسان برخورد كنيم. براي اين كه بدانيد آيا يك سوء استفاده كننده هستيد يا سوء استفاده شونده به نحوه رفتار و برخورد با خود توجه كنيد. چه چيزهايي به خود مي گوئيد؟ آيا افكاري چون من يك احمقم يا هرگز نشده كاري را درست انجام دهم در ذهن شما مسلط هستند؟ عشق ورزيدن به خود و دل نگراني درباره خود، عزت نفس را افزايش مي دهد و امكان روابط سالم را فراهم مي سازد.
حقوق پايه در يك رابطه
اگر شما روابط عاطفي سوء استفاده گرانه داشته ايد، ايده روشني درباره رابطه سالم نداريد. نكات زير حقوق پايه اي است كه مي بايد هميشه در روابط دو سويه و متقابل مد نظر باشند.
- حق داريد انتظار نيت و رفتار خوب از ديگران داشته باشيد.
- حق داريد مورد حمايت عاطفي قرار بگيريد.
- حق داريد ديگران به شما گوش فرا دهند و احترام آميز پاسخ گويند.
- حق داريد نظر خاصي داشته باشيد حتي اگر دوست شما نظر متفاوتي داشته باشد.
- حق داريد به احساسات و تجربه شما به عنوان امري واقعي نگاه شود.
- حق داريد بابت هر شوخي و رفتار بي ادبانه اي، عذر خواهي صادقانه اي دريافت كنيد.
- حق داريد بابت سؤالاتي كه مي توانيد بپرسيد پاسخ هاي روشن و مطلع كننده دريافت كنيد.
- حق داريد به دور از تهمت و سرزنش زندگي كنيد.
- حق داريد به دور از انتقاد و داوري زندگي كنيد.
- حق داريد در مورد كار و علايق شما با احترام صحبت شود.
- حق داريد تشويق شويد.
- حق داريد به دور از تهديد عاطفي يا فيزيكي زندگي كنيد.
- حق داريد به دور از خشم و نفرت زندگي كنيد.
- حق داريد با نام و عنواني كه ارزش شما را كاهش مي دهد، خوانده نشويد.
- حق داريد به جاي دستور گرفتن، احترام آميز از شما درخواست شود.