تاب آوری چیست؟

آموزش پیش از ازدواج‘ خانواده‘ مهارتهای زندگی‘ وغیره
آموزشی
نويسندگان
جدیدترین مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان آموزش پیش از ازدواج‘ خانواده‘ مهارتهای زندگیو آدرس mahmoodi.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





تاب آوری یکی از مفاهیم و سازه های بهنجار،مورد توجه و مطالعه روانشناسی مثبت نگر است و به فرایند پویای انطباق مثبت با تجربه های تلخ و ناگوار اطلاق میشود و فراتر از جان سالم به در بردن از استرس و ناملایمات زندگی است.همچنین تاب آوری را به معنای مهارتها و خصوصیات و توانمندی هایی تعریف می کنند که فرد را قادر می سازد با سختی ها ،مشکلات و چالشها سازگار شود،هرچند برخی از ویژگی های مرتبط با تاب آوری را می توان یاد داد و تقویت نمود ،با یک جمع بندی کلی میتوان تاب آوری را شامل این موارد دانست :حفظ آرامش زیر فشار،انعطاف پذیری در مواجهه با موانع،اجتناب از راهبردهای فرسایشی،حفظ خوشبینی و احساسات مثبت به هنگام دشواریها و خلاص شدن از موانع درونی.تاب آوری نه فقط افزایش قدرت تحمل و سازگاری فرد در برخورد با مشکلات است بلکه مهمتر از آن حفظ سلامت روانی و ارتقاء آن است .تاب اوری به افراد توانایی می بخشد تا با مشکلات و ناملایمات زندگی و شغلی روبرو شوند ،بدون اینکه دچار آسیب شوند و حتی این موقعیتها را فرصتی برای ارتقا و رشد شخصیت خود مورد استفاده قرار دهند. گارمزی و ماستون(1991)،تاب اوری را یک فرایند ،توانایی،یا پیامد سازگاری موفقیت آمیز با شرایط استرس زا و چالش انگیز می دانند.به بیا ن دیگر،تاب آوری ،توانمندی فرد دربرقراری تعادل زیستی،روانی در شرایط دشوار است.پژوهشهای بیشماری نشان می دهد که تاب آوری،نقش میانجی بسیار مهمی درجلوگیری یا بروز بسیاری از اختلالهای روانپزشکی از خود نشان میدهد.تاب آوری به واسطه کاهش هیجانات منفی و افزایش سلامت روان ،رضایت بیشتر از زندگی را در پی دارد و به عنوان منبعی برای تسهیل غلبه بر مصایب-مشکلات-مقاومت در برابر استرس و از بین بردن اثرات روانی آنها تعریف شده است.در برخی افراد ظرفیت های فردی، روانی و شخصیتی ای وجود دارد که در تجربه کردن موقعیت های مشکل آفرین و تنش زا کمک کننده است، به گونه ای که هر قدر هم بر شدت منابع استرس افزوده شود، باز این افراد توان بیرون کشیدن خودشان از بحران یا به قولی، تاب آوردن سختی هاو ناملایمات را دارند.شاید بارز ترین نمونه ی چنین افرادی مردم ژاپن بعد از سونامی گذشته باشند که پس از ویران شدن شهرها و از دست دادن نزدیک ترین افراد زندگی شان توانستند زنده بمانند، ثبات عاطفی خود را حفظ کنند، در برابر استرس و فشار سرسختانه بایستند و با نهایت توان با شرایط بسیار ناگوار خود مقابله کنند و مهم تر از همه پس از برطرف شدن همه ی عوامل فشارزا، به سرعت و اغلب با ایجاد هیجانات مثبت به حالت عادی طبیعی بازگردند. در زندگی روزمره ی ما انسان ها، ماهیت برخی شرایط و تجارب به گونه ای است که افراد خواه نا خواه دچار مشکل می شوند؛ به طوری که ممکن است سلامت روانی آنها تهدید شود. تاب آوری شامل مجموعه ای از ظرفیت های فردی و روانی است که فرد به کمک آنها می تواند در شرایط دشوار مقاومت کند و دچار آسیب دیدگی نشود و حتی در تجربه ی این شرایط مشکل آفرین یا بحرانی خود را به لحاظ شخصیتی ارتقاء بخشد. به عبارت بهتر، تاب آوری را می توان مفهومی روان شناختی دانست که می خواهد توضیح دهد افراد چگونه با موقعیت های غیر منتظره کنار می آیند. با این اوصاف تاب آوری نه تنها افزایش قدرت تحمل و سازگاری فرد در برخورد با مشکل، بلکه مهم تر از آن حفظ سلامت روانی و حتی ارتقای آن است. تاب آوری، افراد را توانمند می سازد تا با دشواری ها و ناملایمات زندگی و شغلی رو به رو شوند، بدون اینکه آسیب ببینند و حتی از این موقعیت ها برای شکوفایی و رشد شخصیت خود استفاده کنند.رفتارهای تاب آورانه به افراد کمک می کند تا بر تجارب منفی چیره شوند و حتی آنها را به تجارب مثبت در خودشان تبدیل کنند. به همین دلیل است که روان شناسان در مفهوم تاب آوری دو وجه را مهم می دانند. اول اینکه فرد یک حادثه یا رویداد آسیب زا و فشار و سختی را تجربه می کند و دوم اینکه در برابر این حوادث انعطاف پذیر است و برای بازگشت به عملکرد و کارکردهای معمول خود دست به جبران می زند. افراد تاب آور توانایی ترمیم ضربه های روانی وارد شده به آنها و فائق آمدن بر سختی را دارند. تاب آوری توانایی یا پیامد سازگاری موفقیت آمیز با شرایط استرس زا و چالش برانگیز است. به بیان دیگر فرد تاب آور یعنی کسی که در برقرای تعادل زیستی- روانی در شرایط دشوار توانمند است. البته معنای تاب آوری فقط این نیست که در برابر آسیب ها یا شرایط تهدید کننده پایدار بمانیم و در رو به رو شدن با شرایط خطرناک حالتی انفعالی داشته باشیم، بلکه در عمق معنای آن شرکت و حضور فعال و سازنده ی ما در محیط پیرامونمان نیز مد نظر است. برخی روان شناسان باور دارند که تاب آوری رسیدن به تعادل اولیه یا رسیدن به تعادل سطح بالاتر در شرایط تهدید کننده است و از این روست که سازگاری موفق در زندگی را فراهم می کند. ‎ تاب آوری آموختنی است نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که درست است تاب آوری به قابلیت تطابق انسان در مواجهه با بلایا یا فشارهای جانکاه، غلبه یافتن و حتی تقویت شدن با آن تجارب اطلاق می شود، امااین خصیصه در کنار توانایی های درونی شخص و مهارت های اجتماعی او و همچنین در تعامل با محیط تقویت می شود، توسعه می یابد و به عنوان یک ویژگی مثبت متبلور می شود. نتیجه اینکه تاب آوری در هر سن و در هر سطحی رخ می دهد و سازه ای شناختی و قابل آموزش است. یعنی تاب آوری پدیدهای ذاتی نیست، بلکه از طریق تمرین، آموزش، یادگیری وتجربه حاصل می شود. پس اگر فکر می کنید تاب آوری کمی دارید، می توانید آن را تقویت کنید و مهارت های خود را برای تاب آور شدن پرورش دهید. ویژگی ها ی اصلی افراد تاب آور چیست؟ فرد تاب آور به طور عادی قادر به تفکر خلاقانه و منعطف درباره حل مسایل است،یعنی هر وقت که نیاز داشته باشد ،از افراد دیگر کمک می خواهد و در حل مشکلات مربوط به خود و دیگران کاردانی نشان می دهد.افراد تاب آور درجه هایی از سلامتی و استقلال را نشان می دهند،آنها قادرند که خود فکر کنند و آن را عملی سازند.انها وقتی از محیطشان انتقاد دارند قادر هستند که نظراتشان را به دیگران انتقال دهند ،آنها احساسات خوبی نسبت به اطرافیان دارند و توانایی های خود را برای تغییر محیطشان باور دارند.. از دیدگاه روان شناسی، افراد تاب آور 4 ویژگی اصلی دارند: -1 کفایت اجتماعی مانند ویژگی هایی از قبیل تفاهم، انعطاف، همدلی و مهربانی، مهارت ارتباطی و شوخ طبعی -2 مهارت های حل مسئله مانند برنامه ریزی، کمک طلبی، تفکر انتقادی و خلاق -3 خود گردانی (هویت، خودکارآمدی، خودآگاهی و تسلط بر وظایف) -4 هدفمندی و خوش بینی به آینده (هدف گزینی، خوش بینی و معنویت) دیگر ویژگی های افراد تاب آور عبارتند از: ‎ تشنه ی تجارب تازه اند:تجارب جدید و غیرمنتظره را سریعا درون سازی می کنند و به آن به عنوان یک راهبرد یا شیوه ی عمل کردن بالقوه در موقعیت های دیگر نگاه می کنند. انعطاف پذیری بالایی دارند.می توانند خود را به سرعت با تغییر شرایط سازگار کنند و از نظر هیجانی و ذهنی بسیار منعطف هستند. در ضمن با افراد متفاوت راحت هستند و می توانند قوی و لطیف، حساس و سرسخت، منطقی و شهودی، آرام وهیجانی و جدی و بازیگوش باشند. ‎ روابط دوستانه و صمیمانه ی خوبی دارند:زمانی که این افراد دچار فشار و استرس شدید می شوند و تجارب تلخ و ناگواری از سر می گذرانند اگر روابط دوستانه و خانوادگی خوبی داشته باشند، راحت تر با استرس مقابله می کنند و آسیب کمتری می بینند. در ابراز احساسات صادق هستند:.می توانند خشم، عشق، تنفر، غم و سایر هیجانات خود را در حد متعادلش آشکارا ابراز کنند و به دیگران نشان دهند. نیمه ی پر لیوان را می بینند:خوش بین هستند و مطابق ارزش ها و معیارهای درونی خودشان جلو می روند، همچنین قدرت تحمل بالایی دارند و به همین دلیل اشتیاق زیادی برای وارد شدن در کارهایی که نیاز به حداقلی از ریسک کردن را دارد از خود نشان می دهند. ‎ با عینک های متفاوت به دنیا نگاه می کنند::می توانند دنیا و مسائل آن را از زاویه ی دید دیگران ببینند؛ حتی زمانی که حال و هوای خودشان جور دیگری است و به این ترتیب با دیگران همدلی نشان می دهند. از خودشان به خوبی دفاع می کنند: افراد سرسختی هستند و هنگام مواجهه با شرایط ناگوار، مهارت های خوبی برای مقابله با ناملایمات زندگی دارند. به خوبی مقاومت می کنند، شکست می خورند و جبران می کنند و در صورت لزوم کنار می کشند. درک شهودی بالایی دارند:از شهود و حدس خلاقانه ی خود استفاده می کنند و آن را به عنوان منبع خوبی از اطلاعات قبول دارند. ورق را برمی گردانند:تجاربی را کسب کرده اند که هنگام رو به رو شدن با مصائب زندگی برایشان همانند پادزهر عمل می کند. می توانند موقعیت هایی را که برای دیگران مخرب و آسیب زا تلقی می شود برای خود به موقعیت هایی تبدیل کنند که موجب خودشکوفایی می شود. از این رو بدشانسی را به خوش شانسی تبدیل می کنند و از گرفتاری ها سربلند بیرون می آیند. عزت نفس و اعتماد به نفس بالایی دارند:این افراد به خود و آنچه هستند و دارند احترام می گذارند و توانایی ها و خواسته های خود را در آن حد می بینند که بتوانند خیلی کارها انجام دهند، در ضمن، احساس عزت نفس همانند سپری علیه عبارات آسیب زا در هنگام دریافت انتقادات عمل می کند. در هر دهه از زندگی بهتر می شوند:.افراد تاب آور به شکل روزافزونی در زندگی خود شایستگی، ثبات و آزادی بیشتری را تجربه می کنند و از زندگی بیشتر لذت می برند. در واقع کیفیت زندگی چنین افرادی روندی همواره صعودی دارد. چگونه تاب آور شویم؟ ممکن است بپرسید در تاب آوری فرد دقیقا چه کاری انجام می دهد؟ می توان گفت فرد تاب آور، نحوه ی استدلال و نگرش متفاوتی در مواجهه با شرایط ناگوار اتخاذ می کند؛ به جای فاجعه ساختن از مشکل و گرفتار شدن در تبعات آن به خود و توانایی هایش توجه بیشتری می کند. مثلا چنین شخصی ممکن است یک موقعیت پرمخاطره را یک فرصت در نظر بگیرد نه یک تهدید و در دشواری ها به جای اضطراب موفقیت را تجربه کند. بنابراین تاب آوری موجب سازگاری مناسب در مواجهه با مشکلات می شود و این چیزی بیش از اجتناب ساده از پیامدهای منفی است. در همین مورد روان شناسان حیطه ی خلاقیت اعتقاد دارند هر عمل خلاقانه ای متضمن ویرانی وضعیت پیشین است. به نظر می رسد که افراد تاب آور به طور خلاقانه رابطه ی قدیمی «شرایط ناگوار-آسیب روانی» را حذف و با یک تغییر جدید، رابطه ی «شرایط پر مخاطره-رشد و بالندگی» را جایگزین آن می کنند. یعنی تاب آورها ذهنشان را طوری برنامه ریزی کرده اند که بعد از هر موقعیت استرس آوری به دنبال رشد خودشان هستند و مثل خیلی ها تسلیم آسیب های روانی نمی شوند.خلاصه تاب آوری در مورد کسانی به کار می رود که در معرض خطر قرار می گیرند ولی دچار اختلالات روانی نمی شوند و زندگی شان آن چنان مختل نمی شود و اگر هم بشود به سرعت به شرایط متعادل پیشین برمی گردند. تاب آوری باعث می شود که افراد در شرایط دشوار و با وجود عوامل خطر از ظرفیت های موجود خود در دستیابی به موفقیت و رشد زندگی فردی استفاده کنند و از این چالش ها و آزمون ها به عنوان فرصتی برای توانمند کردن خود بهره گیرند و از آنها سربلند بیرون آیند. شناسایی عوامل موثر بر تاب آوری : در این راستا ،محققان تاثیر عواملی نظیر اعتماد به نفس،انسجام خانوادگی،مهارتهای شناختی سطح بالا،سبکهای اسنادی مثبت،مهارتهای توسعه روابط صمیمانه و پیشرفت تحصیلی را با تاب آوری مورد مطالعه قرار داده اند و مشخص شده که این متغیرها با تاب آوری رابطه ای مثبت دارند.تعداد دیگری را از تحقیقات نیز به بررسی تاثیر معنویت و باورهای معنوی به عنوان عاملی حمایت کننده در سازگاری با موقعیتهای مخاطره آمیز پرداخته اند.به نظر می رسد اعتقاد به نیرویی برتر،مایه تسلی در شرایط دردناک و تهدید کننده باشد و تحمل شرایط دردناک را تسهیل بخشد.این تحقیقات نشان می دهد که خوش بینی،یافتن معنا در تجارب منفی،دیدن تجارب منفی از دیدگاهی مثبت و نگاه کردن به آنها به عنوان تجارب ضروری زندگی،اعتقاد به وجود یک منبع ،باور به وجود یک قدرت برتر و باور به اینکه شخص توانایی حل مساله را دارد با تاب آوری و سازگاری با ضربه روانی همبستگی بالایی دارد ‎ محصلین تاب آور صاحب نظران تعلیم و تربیت، تاب آوری در محیط آموزشی را علت احتمالی موفقیت بسیار بالا در مدرسه و سایر موقعیت های زندگی به رغم مصائب و دشواری های محیطی در نظر می گیرند. در یک محیط آموزشی دانش آموزان تاب آور به رغم موانع و مشکلات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در سطح بالایی موفق می شوند. بر همین اساس عده ای از روان شناسان 4 عامل اساسی را که تعیین کننده ی میزان تاب آوری به ویژه در کودکان است مشخص کرده اند که از این قرار است: - صفات کودکان مثل خلق و خوی آسان گیر و صفات فردی - مهارت های گوناگون مانند مدیریت بحران و فرایندهای ارزش گذاری و شایستگی اجتماعی - انسجام خانواده و ارتباط خوب والدین با کودک - دریافت حمایت اجتماعی هوش هیجانی (EQ) چیست؟ لزوما هوش هیجانی مساوی هوش شناختی نیست.هوش هیجانی به گیرایی مطالب علمی مربوط نمی شود.بلکه به گیرایی احساسات دیگران مربوط می شود.(یعنی قدرت تشخیص احساسات دیگران).به عبارتی دیگر هوش هیجانی به احساس(درک احساس خود و دیگران)-انگیزه(درک انگیزه خود و دیگران)و رابطه(رابطه مناسب با خود و دیگران)بر میگردد.اگر بخواهیم هوش هیجانی را اندازه گیری کنیم-باید سراغ ارتباطات برویم.هر زمان که شما نمی توانید رابطه خوبی با خود یا دیگران برقرار کنید در واقع مشخص می شود که هوش هیجانی شما پایین است.اولین کسی که مفهوم EQ را مطرح کرد،شخصی به نام گلمن بود.کتاب هوش هیجانی نویسنده:دانیل گلمن.ترجمه:حمید رضا بلوچ از این نویسنده است.EQ عمدتا مهارتی است که جنبه آموزشی و اکتسابی دارد،درصورتی که IQ بیشتر ژنتیک و ارثی است.همچنین IQ تقریبا در 15 سالگی تثبیت می شود ،ولی EQ در طول زندگی قابل افزایش است.بیش از 70 درصد مشکلاتی که در زندگی زناشویی رخ می دهد،مشکلاتی است که مربوط به هوش هیجانی پایین زوجین است. سه رکن مهم در هوش هیجانی 1-خودآگاهی احساسی:یعنی فرد بتواند احساساتش را بشناسد و برای احساساتش برچسب تعیین کند و وجود این احساسات را لزوما منفی نداند.به نظر میرسد که ما در مورد احساسات منفی دوست داریم که زودتر آنها را از بین ببریم،در صورتی که وجود احساسات منفی مشکلی ایجاد نمی کند و آنچه مهم است آگاه شدن نسبت به هیجانات و احساسات است.هیچگاه سعی نکنید سریعا احساسات منفی طرف مقابلتان را از بین ببرید،در واقع یکی از راههای پرورش هوش هیجانی،آگاه کردن انسانها نسبت به احساساتشان است،بدون آرام کردن سریع و موقت آنان و یا بدون دلیل آوردن و قانع کردن آنها برای از بین بردن احساساتشان.مثلا اگر فرزند شما اضطراب دارد،به او بگویید "می توانی در مورد حالاتت بیشتر با من صحبت کنی،الان چه احساسی داری؟...."گفتن جملاتی همچون چرا اضطراب داری؟چه کسی و یا چه چیزی باعث اضطراب تو می شود؟و یا چه رفتاری داشته باش تا اضطرابت از بین بروند،همه جملاتی هستند که خودآگاهی احساسی فرزند ما را کاهش می دهند.در خود آگاهی احساسی هدف کنترل کردن احساساتی مثل خشم-اضطراب و ناراحتی نیست،بلکه هدف،مدیریت و چگونگی بروز مناسب احساسات است. روشهای مدیریت بهینه احساسات و هیجانات عبارتند از: 1-بیان احساسات و هیجانات.2-نوشتن احساسات آزاردهنده.3-صحبت کردن با یک فرد معتمد 2-خود آگاهی جسمانی: یک نوع پرورش هوش هیجانی این است که فرد آگاهیش نسبت به جسمش بالا رود.اگر همیشه متوجه وضعیت قرار گرفتن بدنمان باشیم،به احساسات جسمانی مثل تشنگی یا گرسنگی خود توجه کنیم،این حرکتی است در جهت پرورش هوش هیجانی. 3-خود آگاهی نسبت به قضاوت و ارزیابی: بعضی افراد در سبک قضاوتشان کمالگرا هستند،بعضی دیگر متوقعانه قضاوت می کنند و بعضی بدبینانه و عده ای نیز خوشبینانه قضاوت می کنند.در واقع هر جا احساس بدی پیدا کردید به سبک قضاوت خود برگردید،فردی که هوش هیجانی بالایی دارد، وقتی نسبت به سبک قضاوت خود ،آگاهی پیدا می کند،سعی می کند از قضاوت به سمت توصیف برود.در قضاوت نظر خودمان را دخالت می دهیم و به رفتار طرف مقابل برچسب می زنیم.بنابراین هرجا که شما یک احساس منفی دارید سعی در کاهش آن احساس نداشته باشید.در مرحله اول نسبت به احساسات خود، آگاهی پیدا کنید.در مرحله دوم سعی کنید نسبت به جسم خود، آگاه شوید مثلا (من الان آرام هستم یا نه؟گرسنه هستم یا نه؟.....).در مرحله سوم:به سبک قضاوت خود توجه کنید.در واقع کسانی که هوش هیجانی بالایی دارند،زمانی که از دست فردی ناراحت می شوند،ناراحتی خود از طرف مقابل را بصورت توصیفی مطرح می کنند و هیچ قضاوتی در مورد رفتار طرف مقابل ندارند،بنابراین مشکلات ارتباطی آنها به نسبت کسانی که اینگونه رفتار نمیکنند خیلی کمتر است.آدمهایی که هوش هیجانی پایینی دارند معمولا جوری صحبت می کنند و یا ارتباط برقرار میکنند که اگر حتی حق با آنان هم باشد،به خاطر رفتار قضاوتی خود تازه مجبور به عذرخواهی کردن و یا مخدوش شدن ارتباطشان با دیگران می شوند.مثلا اگر شما زمانی که فرزندتان درس نمیخواند ،قضاوتی رفتار کنید و به او برچسب تنبل یا اهمالکار و .. بزنید-فرزند شما بلافاصله از خودش دفاع می کند و یا به تدریج از شما فاصله می گیرد،اما اگر فقط رفتار او را توصیف کنید،مشکلی پیش نمی آید،(مثلا من امروز ساعت 4 عصر به اتاقت آمدم،دیدم که مشغول دیدن تلویزیون هستی،ساعت 5 آمدم ،دیدم که شما خوابیدی و ساعت 7 هم که آمدم، دیدم شما مشغول صحبت با موبایلت هستی)،در اینجا ما فقط به توصیف رفتار فرزند خود پرداختیم و این مساله باعث میشود که او رفتارش را بپذیرد و حداقل در این مورد با شما مشاجره نکند. هوش عقلانی و هوش هیجانی: برای چند دهه بر جنبه های ویژه هوش مانند استدلال منطقی-مهارتهای ریاضی-مهارتهای فضایی-درک قیاسها-مهارتهای کلامی و غیره تاکید زیادی شد.محققین با این حقیقت متحیر شدند که در حالی که بهره هوشی می تواند به طور معنادار، عملکرد دانشگاهی و تا اندازه ای موفقیت حرفه ای و شخصی را پیشگویی کند،بعضی مسایل مبهم در این مساله وجود دارد.چنانکه با وجود بعضی نمرات بالای بهره هوشی افراد زندگی خوبی نداشتند،شاید بتوان گفت که آنها استعداد نهایی خودشان را با تفکر –رفتار-و انتقال نادرست ضایع می کردند.به طوری که شانسهای خود را برای موفقیت از دست می دادند.یکی از بخشهای اصلی مفقود در این موازنه موفقیت،هوش هیجانی است.مفهوم هوش را می توان یه عنوان یک توانایی عمومی برای تغییر شکل اطلاعات به مفاهیم و مهارتهای جدید توصیف کرد که بیشتر این توانایی ارثی است.یک تفاوت مهم بین هوش هیجانی و هوش عقلانی در استفاده و کاربرد دانش است.معمولا هوش عقلانی به مسایلی مربوط است که بهترین راه حل برایش موجود است.در مقابل رفتار هوشمندانه از لحاظ عاطفی به مسایلی مربوط است که می تواند به چندین روش متفاوت تفسیر شود که راه حل عینی برایش موجود نیست و بوسیله پاسخهای متفاوت شاید به برون داد مطلوب منجر شود.به علاوه هیچ استاندارد مطلقی برای ارزیابی هوش هیجانی موجود نیست.رفتار هوشمندانه را محیطی که رفتار در آن ارایه می شود تعیین میکند.در کل مطالعات انجام شده جایی برای هوش هیجانی در چهارچوب تواناییهای شناختی یافت نشده است.در واقع مقیاس هوش هیجانی بر اساس مدل سالووی و مایر 1990 با توانایی شناختی که بوسیله نمرات کلامی و ریاضی در آزمون پیشرفت تحصیلی اندازه گیری میشود مرتبط نیست.به طور کلی اکثر مطالعاتی که روی مفاهیم مرتبط مانند هوش هیجانی متمرکز شدند نتوانستند هیج ارتباطی با هوش عقلانی پیدا کنند. مولفه های هوش هیجانی: -حرمت نفس:توانایی درک و ارزیابی صحیح و مطلوب خود. -خودآگاهی عاطفی:توانایی آگاهی یافتن از عواطف خود و درک آنها -جرات ورزی:توانایی ابراز عواطف و ابراز خود به نحوی مفید و سازنده -تحمل استرس:توانایی مدیریت عواطف خود به نحوی موثر -کنترل تکانه:توانایی کنترل عواطف -واقعیت آزمایی:توانایی اعتماد بخشی عینی و بی طرفانه به افکار و احساسات -انعطاف پذیری:توانایی انطباق و سازگار نمودن احساسات و افکار خود با شرایط -حل مساله:توانایی حل مسایل شخصی و بین فردی -همدلی:توانایی آگاهی یافتن از عواطف دیگران و درک آنها -روابط بین فردی:توانایی برقراری روابط خوب و مطلوب با دیگران علاوه بر مولفه های اساسی ده گانه هوش هیجانی ،الگوی بار- آن ،شامل عوامل تسهیل کننده رفتار هوشمندانه اجتماعی و عاطفی نیز می باشد که عبارتند از: -خوش بینی:توانایی مثبت بودن و دیدن نیمه روشن زندگی -خودشکوفایی:توانایی و نیز حرکت برای تحقق اهداف خود و شکوفا نمودن تواناییهای بالقوه خود. -شادکامی:احساسی رضایت بخش از خود –دیگران و به طور کلی داشتن احساس رضایت از زندگی. -استقلال:توانایی اتکا به خود و رهایی از وابستگی به دیگران -مسوولیت پذیری اجتماعی:توانایی شناخت مسوولیتهای خود در مقابل اجتماع و درک این موضوع که جزیی از یک گروه اجتماعی هستیم. بار-آن(2001) مولفه های فوق را به 5 گروه که 15 عامل در آن موثر است تقسیم نموده است.هر فردی که تعداد بیشتری از این مولفه ها را در خود بیابد هوش هیجانی بالاتری دارد.این گروه به شرح زیر می باشد: مهارتهای درون فردی که شامل:خودآگاهی هیجانی (بازشناسی وفهم احساسات خود).جرات ورزی:(ابراز احساسات ،عقاید،تفکرات و دفاع از حقوق شخصی به شیوه ای سازنده)..خودتنظیمی:(آگاهی-فهم-پذیرش و احترام به خویش)-خودشکوفایی:(تحقق بخشیدن به استعدادهای بالقوه خویش).استقلال:(خودفرمانی و خودکنترلی در تفکر و عمل شخصی و رهایی از وابستگی هیجانی). مهارتهای بین فردی: روابط میان فردی(آگاهی-فهم و درک احساسات دیگران-ایجاد و حفظ روابط رضایتمندانه).تعهد اجتماعی:(عضو موثر و سازنده گروه اجتماعی خود بودن-نشان دادن خودبه عنوان یک شریک خوب).همدلی(توانایی آگاهی از احساسات دیگران-درک و تحسین احساسات آنها) سازگاری:شامل مساله گشایی(تشخیص و تعریف مسایل و یافتن راهکارهای موثر).آزمون واقعیت (ارزیابی مطابقت میان آنچه به طور ذهنی و آنچه به طور عینی، تجربه میشود).انعطاف پذیری(تنظیم هیجان-تفکر و رفتار به هنگام تغییر موقعیت و شرایط).کنترل استرس:شامل توانایی تحمل استرس(مقاومت در برابر وقایع نامطلوب و موقعیتهای استرس زا).کنترل تکانه:(ایستادگی در مقابل تکانه یا انکار تکانه).خلق عمومی شامل شادی(احساس رضایت از خویشتن-شادکردن خود و دیگران).خوشبینی:(نگاه به جنبه های روشن زندگی و حفظ نگرش مثبت حتی در مواجهه با ناملایمات) عوامل موثر بر هوش هیجانی: عوامل متعددی در بالا بردن هوش هیجانی موثر هستند.اکثر افراد فاقد هوش هیجانی بالا هستند و علتش صدمه دیدن آنها در دوران اولیه کودکی است که منجر به پایین بودن بهره هیجانی در زندگی بعدی است.اولین مکان و عاملی که در رشد یا تخریب هوش هیجانی نقش دارد خانواده است.در خانواده است که یاد میگیریم احساسات خود را بروز دهیم و اینکه چه احساسی نسبت به خود داشته باشیم و دیگران چه واکنشی نسبت به ما و احساسات ما نشان می دهند و چگونه در مقابل احساسات دیگران واکنش نشان دهیم .یادگیری مهارتهای اجتماعی برای هر کودکی مستلزم ان است که والدین او دارای هوشبهر هیجانی خوبی باشند و سرشار از مهارتهای هیجانی بوده و از آنها آگاه باشند پس دریافت مدل هیجانی سالم به پرورش-تربیت و محیط مناسب احتیاج دارد که منجر به بهره هیجانی نسبتا بالا خواهد شد.والدینی که خودآگاهی هیجانی کمی دارند و نسبت به هیجانات دیگران بی تفاوت هستند و دایما محیطی سرشار از ناراحتی های عاطفی ایجاد می کنند،نمیتوانند الگوی خوبی برای هوش هیجانی و آموزش آن به فرزند خود باشند. چگونگی استفاده از هوش عاطفی در شغل: شناسایی عواطف موجب کسب آگاهی نسبت به آنها شده زمینه درک صحیح عواطف دیگران را فراهم می نماید.کاربرد عواطف موجب تولید عقاید،بروز یک احساس یا تقویت روح همکاری گروهی را فراهم می آورد.درک و فهم عواطف موجب کسب بینش نسبت به انگیزه های افراد شده ما را نسبت به نقطه نظرها و دیدگاههای دیگران آگاهتر می نماید.در نهایت مدیریت عواطف به ما اجازه می دهد تا عواطف خود را بپذیریم و از اطلاعات ارزشمند بدست آمده از آنها به صورت سازنده ای استفاده کنیم.در این حوزه، مشاوران محیط کاری باید افکارشان را درباره اینکه چه مهارتها-خصیصه ها و توانش هایی باید مورد مطالعه قرار گیرد یا آموزش داده شود یا گزینش کارکنان بر اساس آنها صورت پذیرد،گسترش و توسعه دهند.به عنوان مثال خصیصه هشیاری یک عامل پیش بینی کننده خیلی خوب برای عملکرد شغلی محسوب می شود.خوشبینی یک مولفه مهم و سازنده در برخی موقعیتهای فروشندگی و سبکهای خاصی رهبری می باشد.در گزینش افراد برای موقعیتهای استرس آمیز باید به عامل و مولفه تحمل استرس توجه خاصی داشت.گرمی و صمیمیت افراد و تمایل آنان برای تعاملات اجتماعی از جنبه های حیاتی و مهم مورد نیاز برای بسیاری از مشاغل محسوب می شوند و این خصیصه ها و رفتارها را می توان تحت عنوان توانش های عاطفی نام برد. عوامل موثر در تخریب هوش هیجانی: 1-سطح پایین آمادگی عاطفی والدین 2-عدم توجه والدین به احساسات و هیجانات کودکانشان 3-نگرشهای تعصب آمیز و انعطاف ناپذیر خانواده و جامعه نسبت به نحوه بروز و بیان هیجانات و به طور کلی محدودیتهای عاطفی 4-توجه زیاد به منطق و عدم توجه به مسایل هیجانی .منابع: حق رنجبر، فرخ . کاکاوند ،علیرضا . برجعلی ،احمد. برماس، حامد(1390).تاب آوری و کیفیت زندگی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی.فصلنامه سلامت و روانشناسی.شماره 1.صفحه 177. هاشمی ،لادن.جوکار،بهرام .(1390). بررسی رابطه بین تعالی معنوی و تاب آوری در دانشجویان دانشگاه.مجله مطالعات روانشناسی تربیتی .دانشگاه سیستان و بلوچستان. -دوره 8-شماره 13 مومنی ،خدامراد. اکبری، مصطفی . آتش زاده، فروزان. (1388). رابطه تاب آوری و فرسودگی شغلی در پرستاران .مجله طب و تزکیه..شماره 74-75 منابع:2 کتاب هوش هیجانی و هوش عاطفی .نویسنده:دکتر دانیل گلمن.ترجمه:حمیدرضا بلوچ
چاپ این صفحه

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ چهار شنبه 9 بهمن 1398 ] [ 12:45 ] [ میر محسن محمودی ]

درباره وبلاگ

به وبلاگ خودتان خوش آمدید >mohsen_mir@mihanmail.ir
امکانات وب